گنجور

شمارهٔ ۱۴

مطرب خوش لهجه را حسن ادا باید نخست
تا دمش از رشته جان عقده غم بگسلد
نی چنان کز کثرت تحریر و تکرار نغم
در میان هر دو لفظش از غزل دم بگسلد
هر چه بربندد به هم ناظم به صد خون جگر
او ز ناهنجاری الحانش از هم بگسلد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مطرب خوش لهجه را حسن ادا باید نخست
تا دمش از رشته جان عقده غم بگسلد
هوش مصنوعی: برای اینکه یک هنرمند خوب بتواند دل‌ها را شاد کند و غم‌ها را برطرف کند، ابتدا باید کلام و شیوه بیانش زیبا و دلنشین باشد تا بتواند جان‌ها را نوازش کرده و غم‌ها را از بین ببرد.
نی چنان کز کثرت تحریر و تکرار نغم
در میان هر دو لفظش از غزل دم بگسلد
هوش مصنوعی: نی به قدری در اثر تکرار و نوشتن مکرر نغمه‌ها، در میان دو کلمه‌اش به گونه‌ای می‌شود که غزل از هم جدا شود.
هر چه بربندد به هم ناظم به صد خون جگر
او ز ناهنجاری الحانش از هم بگسلد
هوش مصنوعی: هرچه ناظم تلاش کند تا بی‌نظمی‌ها را سامان بخشد، باز هم صدای الحان ناهنجار او را از هم می‌پاشد و باعث رنجش خاطر او می‌شود.