شمارهٔ ۹۹
صد خارم از فراق تو در پای دل شکست
وز گلشن وصال تو نامد گلی به دست
پرواز گاه مرغ دلم شاخ سدره بود
از شوق دانه تو درین دامگه نشست
هر کس که هست جرعه کش جام لعل توست
گر شیخ پارساست و گر رند می پرست
ز اوراق فضل و دفتر دانش دلم گرفت
خواهم نهاد رهن می ناب هر چه هست
وارست می پرست به یک جرعه می ز خود
بیچاره خودپرست که هرگز ز خود نرست
ما ز آستان میکده گشتیم سربلند
یا رب ز موج فتنه مبادش اساس پست
جامی به پای خم چو سبو سر بنه که چرخ
خواهد به سنگ حادثه این کاسه را شکست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صد خارم از فراق تو در پای دل شکست
وز گلشن وصال تو نامد گلی به دست
هوش مصنوعی: من از دوری تو به اندازهای زخم و درد دارم که دلام را شکسته است، و از باغ وصال تو هیچ گلی به دست نیامده است.
پرواز گاه مرغ دلم شاخ سدره بود
از شوق دانه تو درین دامگه نشست
هوش مصنوعی: مرغ دل من با شادی و اشتیاق به سوی شاخ سدره پرواز کرد و در این مکان به خاطر دانهای از تو فرود آمد.
هر کس که هست جرعه کش جام لعل توست
گر شیخ پارساست و گر رند می پرست
هوش مصنوعی: هر کسی که باشد، نوشیدنکنندهی شراب سرخ توست، چه فردی پارسا و دیندار باشد و چه کسی که به میگریزد و اهل خوشگذرانی است.
ز اوراق فضل و دفتر دانش دلم گرفت
خواهم نهاد رهن می ناب هر چه هست
هوش مصنوعی: از کتابهای دانش و علوم که پر از فضیلت هستند، دلم گرفته است. میخواهم به جای آنها هر آنچه که هست، می ناب را به رهن بگذارم.
وارست می پرست به یک جرعه می ز خود
بیچاره خودپرست که هرگز ز خود نرست
هوش مصنوعی: آزادگی و رهایی را با یک جرعه شراب به دست میآورد، اما فرد خودپسند هرگز از خود خارج نمیشود و در دام خودبینی گرفتار است.
ما ز آستان میکده گشتیم سربلند
یا رب ز موج فتنه مبادش اساس پست
هوش مصنوعی: ما از درگاه میکده با سر بلندی بیرون آمدیم، الهی ای کاش که این موج فتنه، بنیانی نداشته باشد و از بین برود.
جامی به پای خم چو سبو سر بنه که چرخ
خواهد به سنگ حادثه این کاسه را شکست
هوش مصنوعی: بهتر است با احتیاط زندگی کنیم و از زیادهروی و افراط بپرهیزیم، زیرا وقایع و اتفاقات ناگوار ممکن است بهسرعت به سراغ ما بیایند و آرامشمان را برهم بزنند.