شمارهٔ ۷۸
روحی فداک ای صنم ابطحی لقب
آشوب ترک و شور عجم فتنه عرب
کس نیست در جهان که ز حسنت عجب نماند
ای در کمال حسن عجب تر ز هر عجب
هر کس نیافت جرعه ای از جام وصل تو
زین بزمگاه تشنه جگر رفت و خشک لب
تا زلف تو شب است و رخت آفتاب چاشت
«واللیل والضحی » است مرا ورد روز و شب
کامی ز لب ببخش که عشاق خسته را
صد خارخار در جگر افتاد ازان رطب
رفتن به سر طریق ادب نیست در رهت
ما عاشقیم و مست نیاید ز ما ادب
دل باد منزل غم و سر خاک مقدمت
کین موجب شرف بود آن مایه طرب
مطلوب جامی از طلبم گفته ای که چیست
مطلوب او همین که دهد جان درین طلب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روحی فداک ای صنم ابطحی لقب
آشوب ترک و شور عجم فتنه عرب
هوش مصنوعی: ای محبوب من، جانم فدای تو باد. تو که در سرزمین ابطحی زندگی میکنی، باعث شور و شوق ترکها و درگیریهای عجم و فتنهانگیزی در عربها شدهای.
کس نیست در جهان که ز حسنت عجب نماند
ای در کمال حسن عجب تر ز هر عجب
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیا نیست که از زیبایی تو شگفتزده نشود، ای کسی که در کمال زیبایی، شگفتانگیزتر از هر زیبایی دیگری.
هر کس نیافت جرعه ای از جام وصل تو
زین بزمگاه تشنه جگر رفت و خشک لب
هوش مصنوعی: هر کس در این مهمانی نتوانست حتی کمی از جام وصال تو بنوشد، با دل تشنه و لبهای خشک از اینجا رفت.
تا زلف تو شب است و رخت آفتاب چاشت
«واللیل والضحی » است مرا ورد روز و شب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زلف تو تاریک و شبمانند است و چهرهات روشن و همانند آفتاب در میانه روز، من این وضعیت را در شب و روز به عنوان ذکر و راز خود میدانم.
کامی ز لب ببخش که عشاق خسته را
صد خارخار در جگر افتاد ازان رطب
هوش مصنوعی: میگوید که لبخند و محبت معشوق به عاشقان خسته، همچون میوهای شیرین است که میتواند آلام و دردهای درونی آنها را تسکین دهد، چرا که آنها سالها رنج کشیدهاند و نیاز به محبت دارند.
رفتن به سر طریق ادب نیست در رهت
ما عاشقیم و مست نیاید ز ما ادب
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، رعایت آداب و نزاکت چندان اهمیتی ندارد. ما عاشق و شیدا هستیم و از ما انتظار نمیرود که به آداب و رسوم پایبند باشیم.
دل باد منزل غم و سر خاک مقدمت
کین موجب شرف بود آن مایه طرب
هوش مصنوعی: دل به خانهی غم و سرزمین خاک تو وابسته است، چون همین عشق و درد، موجب شرف و خوشی من است.
مطلوب جامی از طلبم گفته ای که چیست
مطلوب او همین که دهد جان درین طلب
هوش مصنوعی: آنچه که من در جستجوی آن هستم، همان چیزی است که تو از آن پرسیدی. مطلوب من این است که جانم را در این جستجو فدای کنم.