گنجور

شمارهٔ ۳۸

هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را
شعله در خرمن زنی مشتی خس و خاشاک را
عقل را روشن شود ماهیت حسنت اگر
پرده حیرت نبندد دیده ادراک را
جان پاک است آن نه تن در زیر پیراهن تو را
صد هزاران آفرین جان آفرین پاک را
کمترین صید توام پیش سگان خود فکن
گر نیم لایق که آلایی به من فتراک را
جامه جان چاک شد تاری ز پیراهن ببخش
کز چنان رشته توان پیوند کرد این چاک را
دامن خرگه برافکن ای مه خرگه نشین
ورنه خواهد سوخت آهم خیمه افلاک را
خاک شد بر رهگذارت جامی و هرگز نیافت
آن شرف کز سایه سرو تو باشد خاک را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را
شعله در خرمن زنی مشتی خس و خاشاک را
هوش مصنوعی: هر لحظه مانند گل چهره‌ای درخشان و آتشین می‌افروزی و شعله‌ای که در کاه و خاشاک می‌زنی، نشان از قدرت و شجاعت تو دارد.
عقل را روشن شود ماهیت حسنت اگر
پرده حیرت نبندد دیده ادراک را
هوش مصنوعی: اگر حجاب و حیرت از دیدگان کنار برود، عقل می‌تواند زیبایی تو را بهتر درک کند و روشن شود.
جان پاک است آن نه تن در زیر پیراهن تو را
صد هزاران آفرین جان آفرین پاک را
هوش مصنوعی: روح و جان تو خالص و پاک است و این بدن تو تنها پوششی است که بر تن داری. بنابراین، به جان پاکت هزاران بار درود و تحسین می‌فرستم.
کمترین صید توام پیش سگان خود فکن
گر نیم لایق که آلایی به من فتراک را
هوش مصنوعی: هرچند که من کمترین شکار تو هستم، ولی آن را به سگان خود واگذار کن. اگر من شایستگی ندارم، چرا به من زنجیر و دام خود را می‌دهی؟
جامه جان چاک شد تاری ز پیراهن ببخش
کز چنان رشته توان پیوند کرد این چاک را
هوش مصنوعی: جامه جانم دچار آسیب و پاره‌پاره شد، اما از تو می‌خواهم که با لطف و رحمت خود کمکی کنی تا بتوانم این آسیب را ترمیم کنم.
دامن خرگه برافکن ای مه خرگه نشین
ورنه خواهد سوخت آهم خیمه افلاک را
هوش مصنوعی: ای ماه که در خرگاه نشسته‌ای، دامن خود را کنار بکش؛ وگرنه آه من به آسمان‌ها آسیب می‌زند و آن را می‌سوزاند.
خاک شد بر رهگذارت جامی و هرگز نیافت
آن شرف کز سایه سرو تو باشد خاک را
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، جامی از خاک بر زمین افتاده و هرگز نتوانسته است آن ارزش و مقام را به دست آورد که سایه درخت سرو تو به خاک می‌دهد.