شمارهٔ ۳۷۵
اگر ناز و فریب چشم شوخت این چنین ماند
عجب گر هیچ کس را در جهان دل بلکه دین ماند
نخستین تیر کاندازی فکن بر سینه ریشم
که ذوق آن مرا در سینه تا روز پسین ماند
خط مشکین تو بر لب صف موری ست پنداری
که ناگه وقت رفتن پای شان در انگبین ماند
مکن دور از رخم ای پاکدامن اشک خونین را
که ترسم داغهای خون تو را بر آستین ماند
بر این در گر چو باد صبح زاهد را گذار افتد
کجا در خاطرش اندیشه خلد برین ماند
گهی کآیی سواره روی خود مالم به ره شاید
که از خاک سم اسپ تو گردی بر جبین ماند
اگر جامی برد جز قبله روی تو را سجده
ازان شرمندگی تا حشر رویش بر زمین ماند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر ناز و فریب چشم شوخت این چنین ماند
عجب گر هیچ کس را در جهان دل بلکه دین ماند
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و فریبندگی چشمان محبوب اینقدر جذاب باشد، تعجبی ندارد اگر هیچکس در جهان دل نبازد و هیچکس هم به دین پایبند نماند.
نخستین تیر کاندازی فکن بر سینه ریشم
که ذوق آن مرا در سینه تا روز پسین ماند
هوش مصنوعی: از اولین لحظهای که تیر عشق را به سمت من پرتاب کنی، طعمی از آن احساس زیبا در دلم تا روز آخر عمرم باقی خواهد ماند.
خط مشکین تو بر لب صف موری ست پنداری
که ناگه وقت رفتن پای شان در انگبین ماند
هوش مصنوعی: خط زیبای لب تو همچون خطی است که بر روی لب یک مور است، گویی که ناگهان وقتی میخواهد برود، پایش در عسل باقی مانده.
مکن دور از رخم ای پاکدامن اشک خونین را
که ترسم داغهای خون تو را بر آستین ماند
هوش مصنوعی: ای پاکدامن، دور از چهرهام نروید، زیرا ترس دارم که آثار خونتان بر آستین من بماند.
بر این در گر چو باد صبح زاهد را گذار افتد
کجا در خاطرش اندیشه خلد برین ماند
هوش مصنوعی: اگر صبحگاهان، زاهدی از کنار این در عبور کند، آیا در ذهنش خاطرهای از بهشت باقی خواهد ماند؟
گهی کآیی سواره روی خود مالم به ره شاید
که از خاک سم اسپ تو گردی بر جبین ماند
هوش مصنوعی: گاه پیش میآید که سوار بر اسب خود حرکت میکنم و به نظر میرسد که شاید خاکی که از سم اسب تو بلند میشود، بر پیشانی من باقی بماند.
اگر جامی برد جز قبله روی تو را سجده
ازان شرمندگی تا حشر رویش بر زمین ماند
هوش مصنوعی: اگر کسی جز تو را سجده کند، از شرم آن پیروزی تا روز قیامت، چهرهاش بر زمین باقی خواهد ماند.