شمارهٔ ۳۵۲
جرمی که رخت ما به حریم فنا کشد
بهتر ز طاعتی که به عجب و ریا کشد
هر دم ز بزم عیش نهم رو به راه زهد
بازم کمند گیسوی چنگ از قفا کشد
گو جام صاف و دامن معشوق ساده گیر
آن را که دل به صحبت اهل صفا کشد
بر سنگ امتحان نشود هم عیار زر
هر مس که سر ز تربیت کیمیا کشد
زین گونه کز قضا و قدر در کشاکشم
در حیرتم که کار من آخر کجا کشد
بر حرف هیچ کس منه انگشت اعتراض
آن نیست کلک صنع که خط خطا کشد
جامی ز خوان رزق چو یک نان کفایت است
آزاده بار منت دونان چرا کشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جرمی که رخت ما به حریم فنا کشد
بهتر ز طاعتی که به عجب و ریا کشد
هوش مصنوعی: اگر گناهی باعث شود که ما از دنیای مادی و فناپذیر رهایی یابیم، این بهتر از عبادتی است که فقط بر مبنای خودپسندی و تظاهر انجام شود.
هر دم ز بزم عیش نهم رو به راه زهد
بازم کمند گیسوی چنگ از قفا کشد
هوش مصنوعی: هر لحظه در حال لذت و شادی هستم، اما دوباره به سمتی که زندگی زاهدانه را دنبال کنم، برمیگردم. همچنان که موهای کسی که در پسزمینه است، مرا به عقب میکشد.
گو جام صاف و دامن معشوق ساده گیر
آن را که دل به صحبت اهل صفا کشد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به لذت و زیباییهای زندگی دست یابی، باید از چیزهای ساده و بیآلایش بهره بگیری، زیرا کسی که با انسانهای پاکنیت معاشرت کند، دلش به آرامش و صفا خواهد رسید.
بر سنگ امتحان نشود هم عیار زر
هر مس که سر ز تربیت کیمیا کشد
هوش مصنوعی: در آزمونهای سخت، هر فلزی که به تربیت و پرورش نرسیده باشد، نمیتواند به ارزش و خلوص طلا نزدیک شود.
زین گونه کز قضا و قدر در کشاکشم
در حیرتم که کار من آخر کجا کشد
هوش مصنوعی: بر اثر سرنوشت و تقدیر در تنگنای زندگیام سرگردان هستم و نمیدانم که سرانجام کار من به کجا خواهد انجامید.
بر حرف هیچ کس منه انگشت اعتراض
آن نیست کلک صنع که خط خطا کشد
هوش مصنوعی: بر اساس این بیت، نباید به سخن دیگران ایراد بگیریم، زیرا خطاها و نقصها بخشی از آفرینش و وجود دارند. در واقع، نباید اجازه دهیم که اشتباهات ما یا دیگران باعث اعتراض یا سرزنش شود، چرا که این جزئی از طبیعت هر چیزی است.
جامی ز خوان رزق چو یک نان کفایت است
آزاده بار منت دونان چرا کشد
هوش مصنوعی: آشکار است که داشتن حتی یک جام پر از رزق و روزی، به اندازه یک نان برای تأمین نیازها کافی است. پس چرا یک فرد آزاده باید بار و فشار درخواستهای بیجا و ناخواسته افراد پست و بیارزش را تحمل کند؟

جامی