شمارهٔ ۳۲۹
تا کی از هجر تو با غم همنشین خواهیم بود
با سرشک گرم و آه آتشین خواهیم بود
تو حریف دیگران ما از غمت جامه دران
تا تو باشی آن چنان ما این چنین خواهیم بود
در کمان ابرویت بیند نهان هر کج نظر
بعد ازین هر جا که باشی در کمین خواهیم بود
سنبل زلف تو چون خرمن نهد بر گل ز مشک
گرد آن خرمن گدای خوشه چین خواهیم بود
تا قدم بیرون نهی بر آستانت عمرها
ایستاده نقد جان در آستین خواهیم بود
چون تو از اندوه ما شادی مخور غم زانکه ما
از تو دایم با دل اندوهگین خواهیم بود
ای نشانده بر بساط عیش خلقی تا به کی
ما به کوی غم چو جامی بر زمین خواهیم بود
شمارهٔ ۳۲۸: دوش چشم من به خواب و بخت من بیدار بودشمارهٔ ۳۳۰: گر نماند آن غنچه لب با من چنان خندان که بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا کی از هجر تو با غم همنشین خواهیم بود
با سرشک گرم و آه آتشین خواهیم بود
هوش مصنوعی: ما تا چه زمانی باید در غم دوری تو زندگی کنیم؟ با اشکهای داغ و آههای سوزان همیشه در کنار غم خواهیم بود.
تو حریف دیگران ما از غمت جامه دران
تا تو باشی آن چنان ما این چنین خواهیم بود
هوش مصنوعی: تو با دیگران در رقابت هستی، اما ما به خاطر غم تو از خود بیخبر هستیم. تا زمانی که تو به وضعیت مطلوب نرسی، ما هم اینگونه باقی خواهیم ماند.
در کمان ابرویت بیند نهان هر کج نظر
بعد ازین هر جا که باشی در کمین خواهیم بود
هوش مصنوعی: در کمان ابرویت، زیبایی و جاذبهای نهفته است که هر نظارهگری را به خود جذب میکند. از این به بعد، در هر جایی که باشی، ما در انتظار تو خواهیم ماند.
سنبل زلف تو چون خرمن نهد بر گل ز مشک
گرد آن خرمن گدای خوشه چین خواهیم بود
هوش مصنوعی: زلف تو مانند خوشههای گندم بر سر گلها قرار میگیرد و ما در گرداگرد آن خرمن، بهعنوان گدایان خوشهچین، خواهیم بود.
تا قدم بیرون نهی بر آستانت عمرها
ایستاده نقد جان در آستین خواهیم بود
هوش مصنوعی: تا زمانی که پا بیرون بگذاری، ما سالها به انتظار خواهیم نشست و جان خود را به شما تقدیم خواهیم کرد.
چون تو از اندوه ما شادی مخور غم زانکه ما
از تو دایم با دل اندوهگین خواهیم بود
هوش مصنوعی: وقتی تو به خاطر غم ما خوشحالی، ما هیچ وقت از ناراحتی و اندوه تو رهایی نخواهیم یافت، و همواره دلمان ویران و غمگین خواهد بود.
ای نشانده بر بساط عیش خلقی تا به کی
ما به کوی غم چو جامی بر زمین خواهیم بود
هوش مصنوعی: ای کسی که دیگران را بر سر سفرهی خوشی نشاندهای، تا کی ما باید در کوی غم به حال خود بمانیم و مانند جامی که بر زمین افتاده، بیحرکت و بیخبر از خوشیها باشیم؟