گنجور

شمارهٔ ۳۱۰

شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
پس از مرگ ای همایون زاغ افکن استخوانم را
در آن صحرا که روزی بوی آن مشکین غزال آمد
روم در سایه دیوار آن خورشید رخ میرم
چو خواهد آفتاب عمر را روزی زوال آمد
نشان نعل های مرکبش جوید سرشک من
بلی سایل همیشه مایل صف نعال آمد
نیاید جز به خوناب جگر در بر خدنگ او
که باغ سینه و بستان جان را چون نهال آمد
ز حشمت شاید ار پایش نیاید بر زمین زینسان
که سرهای عزیزان در ره او پایمال آمد
به وصف آن دهان تنگ گفت اکثر سخن جامی
ازان رو عاشقان تنگدل را حسب حال آمد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
هوش مصنوعی: در شب در غم جدایی، دو ابرو در ذهنم شکل گرفتند. هر جا که فکر کردم یا احساس کردم، تصویری از هلال ماه به ذهنم آمد.
پس از مرگ ای همایون زاغ افکن استخوانم را
در آن صحرا که روزی بوی آن مشکین غزال آمد
هوش مصنوعی: پس از مرگم، ای بزرگوار، لاشه‌ام را در آن صحرا بگذارید، جایی که روزی بوی خوش غزالی را شنیدم.
روم در سایه دیوار آن خورشید رخ میرم
چو خواهد آفتاب عمر را روزی زوال آمد
هوش مصنوعی: من در سایه دیوار آن خورشید می‌روم و چون آفتاب بخواهد، صورت زیبای خود را به نمایش می‌گذارم؛ اما بدان که روزی عمر نیز به پایان می‌رسد.
نشان نعل های مرکبش جوید سرشک من
بلی سایل همیشه مایل صف نعال آمد
هوش مصنوعی: نمی‌توانم نشانه‌ای از نعل‌های مرکب او پیدا کنم، اما احساس غم و اندوهی که در دلم دارم، همیشه مرا به سمت او می‌کشاند. اکنون نیز به یاد او و به دنبال نشانه‌هایم.
نیاید جز به خوناب جگر در بر خدنگ او
که باغ سینه و بستان جان را چون نهال آمد
هوش مصنوعی: تنها با درد و رنج عمیق می‌توان به تیر او رسید؛ زیرا عشق او مانند درختی دارد که باغ و جان ما را پر از شادابی و زندگی می‌کند، مثل نهالی که جوانه زده است.
ز حشمت شاید ار پایش نیاید بر زمین زینسان
که سرهای عزیزان در ره او پایمال آمد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که به دلیل مقام و عظمت کسی، پاهای او بر زمین نمی‌رسد، به گونه‌ای که سرهای بزرگواران و عزیزان در راه او زیر پا قرار گرفته است.
به وصف آن دهان تنگ گفت اکثر سخن جامی
ازان رو عاشقان تنگدل را حسب حال آمد
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف دهانی تنگ و مهمانی پر از سخنان زیبا می‌پردازد و می‌گوید که عاشقان زود رنج و دل‌شکسته به خوبی حال و وضعیت خود را در این کلام می‌یابند. به عبارتی، سخنان بیان شده به خوبی حال و احوال عاشقان و احساسات آنان را نمایان می‌کند.