شمارهٔ ۲۷۹
خوش آن که غم عشقت با جان وی آمیزد
بر یاد تو بنشیند وز شوق تو برخیزد
چون قبله شود رویت از سجده نیاساید
ور جام دهد لعلت از باده نپرهیزد
دل بشکندم چشمت خون ریزدم از دیده
مست است عجب نبود گر بشکند و ریزد
گر سرو دلاویزت طرف چمن آراید
کی غنچه دل پر خون در شاخ گل آویزد
شعری ست سیه زلفت گردی ست ز مشک این خط
کش باد صبا بر گل زان شعر سیه بیزد
چون صید کنی مشکل حاجت به کمند افتد
گر تیر زنی آهو از پیش تو نگریزد
گر شعر خوشت باید خوش کن دل جامی را
خاطر که حزین باشد کی شعر خوش انگیزد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش آن که غم عشقت با جان وی آمیزد
بر یاد تو بنشیند وز شوق تو برخیزد
هوش مصنوعی: کسی که عشق تو را با تمام وجودش حس کند و در یاد تو بماند، شایستهترین است. او با یاد تو شاداب میشود و از شوق تو به پا میخیزد.
چون قبله شود رویت از سجده نیاساید
ور جام دهد لعلت از باده نپرهیزد
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهات به سوی قبله قرار گیرد، از سجده کردن دست نخواهد کشید و اگر جامی از شراب لعلین به او بدهند، از نوشیدن آن پرهیز نخواهد کرد.
دل بشکندم چشمت خون ریزدم از دیده
مست است عجب نبود گر بشکند و ریزد
هوش مصنوعی: دل من را شکستم و از چشمانم خون میریزد. از این چشم مست چیزی عجیب نیست اگر دل بشکند و خون بریزد.
گر سرو دلاویزت طرف چمن آراید
کی غنچه دل پر خون در شاخ گل آویزد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو باغ و چمن را زینت بخشد، چگونه ممکن است غنچهای پر از درد و رنج در شاخه گل آویزان شود؟
شعری ست سیه زلفت گردی ست ز مشک این خط
کش باد صبا بر گل زان شعر سیه بیزد
هوش مصنوعی: شعری به زیبایی موهای سیاه توست؛ گویی بویی از مشک دارد. نسیم صبحگاهی این خط را بر گل میآورد و از آن شعر سیاه برمیخیزد.
چون صید کنی مشکل حاجت به کمند افتد
گر تیر زنی آهو از پیش تو نگریزد
هوش مصنوعی: وقتی شکار میکنی، اگر تیر پرانی، آهو اگر هم از جلوی تو فرار کند، به راحتی به دام میافتد.
گر شعر خوشت باید خوش کن دل جامی را
خاطر که حزین باشد کی شعر خوش انگیزد
هوش مصنوعی: اگر شعر را دوست داری، باید دل جامی را خوش کنی؛ زیرا وقتی دل غمگین باشد، هیچ شعر خوبی نمیتواند دل را شاد کند.