شمارهٔ ۲۵۶
ای ز لعل تو زنده نام مسیح
کرده چشمت هزار خون صریح
بینم از خط سبز و خال سیاه
بر همه نیکوان تو را ترجیح
از لبت شور ما خوش است آری
کل شی ء من الملیح ملیح
کار نیک از رقیب چون آید
کل فعل من القبیح قبیح
خبر وصل کز تو داد رسول
خوش حدیثی ست گرچه نیست صحیح
زاهد شهر ما عجب مرغی ست
دام کرده ز دانه تسبیح
خون جامی چه غم که خورد لبت
باده باشد حلال پیش مسیح
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ز لعل تو زنده نام مسیح
کرده چشمت هزار خون صریح
هوش مصنوعی: ای که با زیباییات نام عیسی را زنده کردهای، چشمانت هزاران جوی خون را به راه میاندازد.
بینم از خط سبز و خال سیاه
بر همه نیکوان تو را ترجیح
هوش مصنوعی: من میبینم که بین سبزی خط و سیاهی خال، تو را بر تمام نیکوکاران ترجیح میدهم.
از لبت شور ما خوش است آری
کل شی ء من الملیح ملیح
هوش مصنوعی: شور و حال ناشی از لبهای تو بسیار دلنشین است و در واقع هر چیزی که زیبا است، زیبا میشود.
کار نیک از رقیب چون آید
کل فعل من القبیح قبیح
هوش مصنوعی: وقتی کار نیک از رقیبی سر میزند، تمام کارهای بد من نیز زشت و ناپسند به نظر میرسد.
خبر وصل کز تو داد رسول
خوش حدیثی ست گرچه نیست صحیح
هوش مصنوعی: خبر وصالی که رسول خوشخبر از تو میدهد، خبری است شیرین و دلانگیز، هرچند که ممکن است درست و واقعی نباشد.
زاهد شهر ما عجب مرغی ست
دام کرده ز دانه تسبیح
هوش مصنوعی: زاهد شهر ما موجود عجیبی است که با دانههای تسبیح خود دام گسترده.
خون جامی چه غم که خورد لبت
باده باشد حلال پیش مسیح
هوش مصنوعی: اگر جامی از خون به لبهایت برسد، چه غمی دارد که بادهات حلال باشد، همچون نوشیدنی پیش مسیح.