شمارهٔ ۱۹۹
غزالی چون تو در صحرای چین نیست
چه جای چین که در روی زمین نیست
نبینم لاله رخساری درین باغ
که داغ عشقت او را بر جبین نیست
دهانت را وجود خرده بینان
تصور کرده اند اما یقین نیست
بنفشه راست چون زلف کج توست
همین رسته ز طرف یاسمین نیست
نرفت از جان تمنای لب تو
مگس بی آرزوی انگبین نیست
چه سود ای زاهد از دلق ملمع
چو از عشقش علم بر آستین نیست
شدی بر رغم جامی یار اغیار
مکن جانا که شرط یاری این نیست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غزالی چون تو در صحرای چین نیست
چه جای چین که در روی زمین نیست
هوش مصنوعی: تو مانند غزالی نادرستی که در دشتهای چین یافت نمیشود، چه برسد به اینکه بخواهی در کل زمین پیدا شوی.
نبینم لاله رخساری درین باغ
که داغ عشقت او را بر جبین نیست
هوش مصنوعی: در این باغ، هیچ لالهای را نمیخواهم ببینم که نشانه عشق تو بر پیشانیاش نیست.
دهانت را وجود خرده بینان
تصور کرده اند اما یقین نیست
هوش مصنوعی: آنها تصور کردهاند که صحبتهای تو از نظر کسانی که کوچکنگر هستند، به معنای مهمی است، اما این مسئله چندان قابلاعتماد نیست.
بنفشه راست چون زلف کج توست
همین رسته ز طرف یاسمین نیست
هوش مصنوعی: بنفشه که به نظر میرسد مانند زلفهای کج و پیچ خوردهی تو باشد، به همین خاطر از طرف یاسمین نمیروید.
نرفت از جان تمنای لب تو
مگس بی آرزوی انگبین نیست
هوش مصنوعی: در دل من همیشه خواسته و آرزویی برای لب تو وجود دارد، چرا که مگس بدون آرزو و خواستهای از شهد نمیتواند زندگی کند.
چه سود ای زاهد از دلق ملمع
چو از عشقش علم بر آستین نیست
هوش مصنوعی: ای زاهد، چه فایدهای دارد که لباس زیبا و زرق و برقی بپوشی، اگر نشانه عشق در دل تو و بر دستانت نیست؟
شدی بر رغم جامی یار اغیار
مکن جانا که شرط یاری این نیست
هوش مصنوعی: عزیزم، بر اساس عشق و دوستی، نه بر دشمنی و بیمهری. نباید با دوستان و یارانمان رفتار نامناسب داشته باشیم، چرا که واقعی بودن دوستی به این نیست.