شمارهٔ ۱۹۶
در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست
هرگزت رحمی چرا بر عاشق دلتنگ نیست
از خروش دلخراش ما طلب کن سر عشق
زانکه این سر در صدای عود و صوت چنگ نیست
ماند ز اشک ما چو خر در گل رقیب سنگدل
در ره عشق تو ما را غیر ازین خر سنگ نیست
از نوای بلبلان بر گل چه حاصل چون به باغ
جام گلرنگ و حریف عندلیب آهنگ نیست
بی سر سرگشته ای با خاک و خون آغشته ای
در بیابان غمت یک سنگ و یک فرسنگ نیست
چون به نام ما ز تو یک نامه نامد عمرهاست
گر تو را از نام ما و نامه ما ننگ نیست
بی لبش یک دم تهی مپسند جامی جام را
از سرشک لعل پر کن گر می گلرنگ نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست
هرگزت رحمی چرا بر عاشق دلتنگ نیست
هوش مصنوعی: اگر دل نقرهای تو هرگز نتواند سختتر از سنگ باشد، پس چرا بر عشق و دلتنگی عاشق رحم نمیکنی؟
از خروش دلخراش ما طلب کن سر عشق
زانکه این سر در صدای عود و صوت چنگ نیست
هوش مصنوعی: از هیاهوی دلخراش ما درخواست کن تا راز عشق را برایت بگویم، زیرا این راز در نواهای عود و صداهای چنگ نهفته نیست.
ماند ز اشک ما چو خر در گل رقیب سنگدل
در ره عشق تو ما را غیر ازین خر سنگ نیست
هوش مصنوعی: از گریههای ما مانند خری در گل ماندهایم و رقیب سنگدل در راه عشق تو، جز این خر سنگی دیگر نداریم.
از نوای بلبلان بر گل چه حاصل چون به باغ
جام گلرنگ و حریف عندلیب آهنگ نیست
هوش مصنوعی: صدای بلبلان چه ارزشی دارد وقتی که در باغ، گلهای رنگارنگ و دوستانی مانند بلبل هم آهنگ نیستند.
بی سر سرگشته ای با خاک و خون آغشته ای
در بیابان غمت یک سنگ و یک فرسنگ نیست
هوش مصنوعی: تو که بی سر و سامان هستی و دلت خون آلود است، در بیابان غم و اندوهت حتی سنگی یا مسافتی برای تو وجود ندارد.
چون به نام ما ز تو یک نامه نامد عمرهاست
گر تو را از نام ما و نامه ما ننگ نیست
هوش مصنوعی: مدتهاست که از تو هیچ نامهای به ما نرسیده و اگر از نام ما و نامه ما شرمنده نیستی، چه خوب.
بی لبش یک دم تهی مپسند جامی جام را
از سرشک لعل پر کن گر می گلرنگ نیست
هوش مصنوعی: میگوید که لبهای او را هرگز بینوشیدنی نپسند، و اگر هم این می نرمال و زیبا نیست، میتوانی جام را با اشکهای لعل او پر کنی.