گنجور

شمارهٔ ۱۵۹

صبح دولت را فروغ از آفتاب روی توست
قبله رندان مقبل گوشه ابروی توست
دمبدم عرضه مده خوبان شهر آشوب را
کز همه عالم همین میل دل من سوی توست
روی نیکو از من بد روز پوشیدی ولی
چشم نیکویی هنوزم از رخ نیکوی توست
از همه سیمینبران بردی به زور پنجه دست
ناتوانی را چه تاب ساعد و بازوی توست
لب گزی چون گویمت آزار جان من مجوی
جان من آزار جان جستن همانا خوی توست
دل به صد شاخ است در بستان صنوبر را چو من
گوییا دلداده سرو قد دلجوی توست
یک زمان پهلوی ما یک لحظه پهلوی رقیب
راحت و رنجی که ما را هست از پهلوی توست
نیست جامی را نوایی جز سرود عشق تو
تو گل نورسته‌ای او بلبل خوشگوی توست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح دولت را فروغ از آفتاب روی توست
قبله رندان مقبل گوشه ابروی توست
هوش مصنوعی: صبح زندگی و خوشبختی، به واسطه درخشش چهره تو روشن می‌شود و این‌که مرجع و قبله دل‌ها و عاشق‌ها، در حقیقت در گوشه ابروی تو قرار دارد.
دمبدم عرضه مده خوبان شهر آشوب را
کز همه عالم همین میل دل من سوی توست
هوش مصنوعی: هر بار که محبوبان شهر را به نمایش می‌گذاری، دلم می‌خواهد بدانی که تمام توجه و اشتیاق من فقط به سمت توست و هیچ‌کس دیگری برایم اهمیت ندارد.
روی نیکو از من بد روز پوشیدی ولی
چشم نیکویی هنوزم از رخ نیکوی توست
هوش مصنوعی: تو با ظاهری جذاب و زیبا به من کمک کردی، اما هنوز هم چشم‌انداز زیبای تو بر روی من تاثیر گذاشته و من از زیبایی تو بی‌نصیب نیستم.
از همه سیمینبران بردی به زور پنجه دست
ناتوانی را چه تاب ساعد و بازوی توست
هوش مصنوعی: تو با قدرت و قوت خود، از همه کسانی که زیبایی و نازکی دارند، برتری یافته‌ای. چه نیرویی از آن ساعد و بازوی نیرومند توست که توانسته‌ای چنین برتری پیدا کنی!
لب گزی چون گویمت آزار جان من مجوی
جان من آزار جان جستن همانا خوی توست
هوش مصنوعی: اگر لب‌های من را به دندان بگزی، به یاد داشته باش که آزار نرسانی به جان من. آزار جان من در واقع جزء ذات توست.
دل به صد شاخ است در بستان صنوبر را چو من
گوییا دلداده سرو قد دلجوی توست
هوش مصنوعی: دل من همچون درختی است که در باغی پر از شاخ و برگ قرار دارد، و مانند من، دل عاشق تو، به زیبایی سروها مشغول بوده و به عشق تو مشغول است.
یک زمان پهلوی ما یک لحظه پهلوی رقیب
راحت و رنجی که ما را هست از پهلوی توست
هوش مصنوعی: یک زمانی در کنار ما می‌توانستیم لحظاتی را بدون دردسر یا زحمت بگذرانیم، اما رنج و سختی که متحمل می‌شویم ناشی از نزدیکی به توست.
نیست جامی را نوایی جز سرود عشق تو
تو گل نورسته‌ای او بلبل خوشگوی توست
هوش مصنوعی: هیچ جامی به جز آهنگ عشق تو چیزی نمی‌خواند، تو مانند یک گل جوان هستی و بلبل خوش‌گوی، تو را مدح می‌کند.