گنجور

شمارهٔ ۱۴۲

نهفته سیم به زیر قبا که این بدن است
گرفته برگ سمن را به بر که پیرهن است
بسن ز پیرهن اندام نازکش که مگر
در آب گشته عیان عکس لاله و سمن است
اگر کنند به گل نازنین تنش را باد
رود ز تاب تعالی الله این چه لطف تن است
کله شکسته کمر بسته برگذشت از من
گذشت عمری و آن مشکل پیش چشم من است
چو در نظاره آن روی می توان مردن
مرا هزار شکایت ز جان خویشتن است
چو گفتمش سخن تلخ چند گفت به ناز
که شرم دار نه آخر ازین لب و دهن است
اگر به کوی تو جامی کشد فغان ای سرو
مگیر خورده که او عندلیب این چمن است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نهفته سیم به زیر قبا که این بدن است
گرفته برگ سمن را به بر که پیرهن است
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و ظرافتی که در زیر لباس (قبا) نهفته است اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که بدن مانند یک پوشش آهنگین است و به برگ سمن به عنوان نمادی از لباس یا پوشش زیبا اشاره دارد. به نوعی، او زیبایی درونی و بیرونی را به یکدیگر مرتبط می‌سازد و نشان می‌دهد که هر پوششی می‌تواند زیبایی خاصی داشته باشد.
بسن ز پیرهن اندام نازکش که مگر
در آب گشته عیان عکس لاله و سمن است
هوش مصنوعی: دستت را بر روی پیراهن بدن زیبا و نازک او بکش، شاید در آب تصویر لاله و گل سمن نمایان شده باشد.
اگر کنند به گل نازنین تنش را باد
رود ز تاب تعالی الله این چه لطف تن است
هوش مصنوعی: اگر باد ملایمی بدن نازنین او را نوازش کند، این نشان‌دهنده‌ی لطف و زیبایی‌ست که از بالاترین مقام الهی به او رسیده است.
کله شکسته کمر بسته برگذشت از من
گذشت عمری و آن مشکل پیش چشم من است
هوش مصنوعی: کسی که با مشکلات و سختی‌ها روبروست، همچنان به جلو می‌رود و به زندگی ادامه می‌دهد. در عین حال، او از چالش‌هایی که همیشه در ذهنش است و او را آزار می‌دهد، رنج می‌برد.
چو در نظاره آن روی می توان مردن
مرا هزار شکایت ز جان خویشتن است
هوش مصنوعی: وقتی که به تماشای آن چهره می‌پردازم، احساس می‌کنم که می‌توانم جان خود را فدای آن کنم. همین طور هزاران شکایت و نارضایتی از زندگی خود دارم.
چو گفتمش سخن تلخ چند گفت به ناز
که شرم دار نه آخر ازین لب و دهن است
هوش مصنوعی: وقتی به او سخنان تلخی گفتم، او با ناز و عشوه پاسخ داد که ای کاش از این زبان و لب‌هایت شرم داشته باشی.
اگر به کوی تو جامی کشد فغان ای سرو
مگیر خورده که او عندلیب این چمن است
هوش مصنوعی: اگر کسی در کوی تو صدایی سر دهد و به تو شکایت کند، ای سرو زیبا، نگران نباش؛ چرا که او گلی است که در این باغ رشد کرده است.