گنجور

شمارهٔ ۱۲۳

ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است
مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است
چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ
ای پندگو برو که نه جای نصیحت است
جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس
کز عاشقی نصیبه او داغ محنت است
پیکان آبدار که آید ز دست دوست
بر عاشقان سوخته باران رحمت است
زان دم که سرفکند بر آن آستان مرا
بر گردنم ز تیغ تو صد بار منت است
هر سفله پی به گنج قناعت کجا برد
این نقد در خزینه ارباب همت است
ز ابنای دهر وقت کسی خوش نمی شود
خوش وقت آن که معتکف کنج عزلت است
جامی به جست و جو نتوان وصل دوست یافت
موقوف وقت باش که این کار دولت است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است
مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و اکنون که زمان مناسب است، می‌خواهم جام پر از شراب را از تو بگیرم. ای نوازنده، ترانه‌ای را بخوان، زیرا این لحظه یک فرصت طلایی برای لذت بردن است.
چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ
ای پندگو برو که نه جای نصیحت است
هوش مصنوعی: چشمانم به زیبایی معشوق دوخته شده و گوش‌های من به صدا و نواهای چنگ مشغول است. ای کسی که نصیحت می‌کنی، برو که اکنون زمان نصیحت نیست.
جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس
کز عاشقی نصیبه او داغ محنت است
هوش مصنوعی: به من نگو که چطور می‌توانم آرامش پیدا کنم، زیرا از عشق، تنها درد و رنج نصیبم شده است.
پیکان آبدار که آید ز دست دوست
بر عاشقان سوخته باران رحمت است
هوش مصنوعی: پیکان تر و تازه‌ای که از دست دوست به سمت عاشقان پرتاب می‌شود، برای آن‌ها مانند بارانی از رحمت و نعمت است.
زان دم که سرفکند بر آن آستان مرا
بر گردنم ز تیغ تو صد بار منت است
هوش مصنوعی: از همان لحظه‌ای که بر درگاه تو سر به زیر آوردم، بر گردنم از تیغ تو، صد بار شکرگزاری و سپاسگزاری لازم است.
هر سفله پی به گنج قناعت کجا برد
این نقد در خزینه ارباب همت است
هوش مصنوعی: هر انسان پست و ناچیزی نمی‌تواند به ارزش واقعی قناعت پی ببرد؛ زیرا این ارزش در عمق وجود افرادی است که بلندپرواز و با اراده هستند و آن را می‌شناسند.
ز ابنای دهر وقت کسی خوش نمی شود
خوش وقت آن که معتکف کنج عزلت است
هوش مصنوعی: در میان مردم، به ندرت کسی به خوشی دست می‌یابد و کسی که واقعاً خوشبخت است، کسی است که در گوشه‌ای از تنهایی و دور از شلوغی زندگی می‌کند.
جامی به جست و جو نتوان وصل دوست یافت
موقوف وقت باش که این کار دولت است
هوش مصنوعی: اگر در پی یافتن وصال دوست هستی، مانند جامی نباش که در جست‌وجو هست. باید صبر کنی، چون این کار به زمان و تقدیر مرتبط است و به آسانی به دست نمی‌آید.