گنجور

شمارهٔ ۱۱۴

ای واضح و الضحی جبینت
واللیل نقاب عنبرینت
طاها ورقی ز داستانت
یاسین علمی بر آستینت
جنت اثری ز فیض مهرت
دوزخ شرری ز تف کینت
اسرار وجود را کماهی
دیده نظر خدای بینت
پیش تو سپهر چون زمین پست
عام همه روی بر زمینت
تو صاحب کان «کنت کنزا»
اعیان رسل قراضه چینت
چون بر تو خدای آفرین گفت
جامی چه سزای آفرینت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای واضح و الضحی جبینت
واللیل نقاب عنبرینت
هوش مصنوعی: ای تو که چهره‌ات مانند صبح روشن و درخشان است و شب همچون نقابی از عنبر بر روی تو افتاده است.
طاها ورقی ز داستانت
یاسین علمی بر آستینت
هوش مصنوعی: ای طاها، در دستانت داستان یاسین همچون علمی نوشته شده است.
جنت اثری ز فیض مهرت
دوزخ شرری ز تف کینت
هوش مصنوعی: بهشتی که از لطف تو به وجود آمده و آتش دوزخ ناشی از خشم توست.
اسرار وجود را کماهی
دیده نظر خدای بینت
هوش مصنوعی: رازهای وجود را مانند ماه، با چشم بینای خود ببین.
پیش تو سپهر چون زمین پست
عام همه روی بر زمینت
هوش مصنوعی: در برابر تو، آسمان به اندازه زمین پایین و بی‌ارزش به نظر می‌رسد؛ همه چیز در مقابل تو، بر روی زمین تو قرار دارد.
تو صاحب کان «کنت کنزا»
اعیان رسل قراضه چینت
هوش مصنوعی: تو مالک و صاحب گنجینه‌ای هستی که پیامبران را از آن انتخاب کرده‌ای و به زیبایی نظم خاصی داده‌ای.
چون بر تو خدای آفرین گفت
جامی چه سزای آفرینت
هوش مصنوعی: وقتی خداوند درباره تو ستایش کرد، چه چیزی می‌تواند به شایستگی تو مرتبط باشد؟