گنجور

بخش ۳

موشی چند سال در دکان خواجه بقال از نقلهای خشک و میوه های تر مالامال به سر می برد و از آن نعمتهای خشک و تر می خورد خواجه بقال آن را می دید و اغماض می کرد و از مکافات وی اعراض می نمود، تا روزی به حکم آنکه گفته اند:

سفله دون را چو گردد معده سیر
بر هزاران شور و شر گردد دلیر

حرصش بر آن داشت که همیان خواجه را ببرد و سرخ و سفید هرچه بود به خانه خود کشید چون خواجه به وقت حاجت دست به همیان برد چون کیسه مفلسانش تهی یافت و چون معده گرسنگان خالی دانست که کار موش است.

گربه وار کمین کرد و وی را بگرفت و رشته دراز بر پای وی بست و بگذاشت تا به سوراخ خود درون رفت و به اندازه رشته غور آن بدانست، دنبال آن گرفت و آن سوراخ را بکند تا به خانه وی رسید.

خانه ای دید چون دکانچه صرافان سرخ و سفید بر هم ریخته و دینار و درهم با هم آمیخته، حق خود را تصرف نمود و موش را بیرون آورد و به چنگال گربه سپرد تا جزای خود دید آنچه دید و مکافات حق ناشناسی خود کشید آنچه کشید.

گر شور و شری هست حریصان جهان راست
خرم دل قانع که ز هر شور و شری رست
در عز قناعت همه روح آمد و راحت
در حرص فزونیست اگر دردسری هست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موشی چند سال در دکان خواجه بقال از نقلهای خشک و میوه های تر مالامال به سر می برد و از آن نعمتهای خشک و تر می خورد خواجه بقال آن را می دید و اغماض می کرد و از مکافات وی اعراض می نمود، تا روزی به حکم آنکه گفته اند:
هوش مصنوعی: موشی چند سال در دکان یک بقال زندگی می‌کرد و از نقل‌های خشک و میوه‌های تازه بهره‌مند می‌شد. بقال متوجه حضور موش می‌شد اما به آن واکنشی نشان نمی‌داد و از عواقب این کار بی‌توجه می‌ماند. تا اینکه یک روز...
سفله دون را چو گردد معده سیر
بر هزاران شور و شر گردد دلیر
هوش مصنوعی: زمانی که فردی پست و بی‌ارزش شکمش پر می‌شود، به ناگاه جرات و گستاخی پیدا می‌کند و به کارهای شجاعانه و حتی بی‌پروا دست می‌زند.
حرصش بر آن داشت که همیان خواجه را ببرد و سرخ و سفید هرچه بود به خانه خود کشید چون خواجه به وقت حاجت دست به همیان برد چون کیسه مفلسانش تهی یافت و چون معده گرسنگان خالی دانست که کار موش است.
هوش مصنوعی: او به شدت تمایل داشت که کیسه پول خواجه را بدزدد و هرچه در آن بود به خانه‌اش ببرد. اما وقتی خواجه به هنگام نیاز به کیسه‌اش دست زد، متوجه شد که کیسه آنقدر خالی است که مشابه معده گرسنگان از غذا تهی است و این وضعیت نشان‌دهنده‌ی کار کسی است که به دنبال سوءاستفاده است.
گربه وار کمین کرد و وی را بگرفت و رشته دراز بر پای وی بست و بگذاشت تا به سوراخ خود درون رفت و به اندازه رشته غور آن بدانست، دنبال آن گرفت و آن سوراخ را بکند تا به خانه وی رسید.
هوش مصنوعی: گربه به طرز ماهرانه‌ای کمین کرد و شخص را گرفت، سپس یک بند بلند به پای او بست و گذاشت که به سوراخش برود. بعد از اینکه به عمق سوراخ پی برد، او را دنبال کرد و سوراخ را کَند تا به خانه‌اش رسید.
خانه ای دید چون دکانچه صرافان سرخ و سفید بر هم ریخته و دینار و درهم با هم آمیخته، حق خود را تصرف نمود و موش را بیرون آورد و به چنگال گربه سپرد تا جزای خود دید آنچه دید و مکافات حق ناشناسی خود کشید آنچه کشید.
هوش مصنوعی: خانه‌ای را دید که مانند دکان‌های صرافی با رنگ‌های قرمز و سفید به هم ریخته بود و دینار و درهم (پول‌های مختلف) به‌هم آمیخته شده بودند. حق خود را گرفت و موش را بیرون آورد و به گربه داد تا آنچه سزاوارش بود را ببیند و عاقبت حق ناشناسی‌اش را تجربه کند و پیامدهای آن را تحمل کند.
گر شور و شری هست حریصان جهان راست
خرم دل قانع که ز هر شور و شری رست
هوش مصنوعی: اگر در دنیا هیجانی و شور و شوقی وجود دارد، این شور و شوق برای طمع‌کاران است، اما آن کسی که قانع و راضی است، از این هر هیاهو و طغیانی دور است و دلش شاد و آرام است.
در عز قناعت همه روح آمد و راحت
در حرص فزونیست اگر دردسری هست
هوش مصنوعی: در کمال قناعت، آرامش و راحتی روح حاصل می‌شود، اما اگر شخصی به دنبال زیاد طلبی و حرص باشد، همین امر می‌تواند منجر به دردسر و مشکل شود.