بخش ۴۷
شاعری بر فاضلی شعری خواند، چون به اتمام رساند گفت: این را در خلا جا گفته ام. فرمود که والله راست می گویی از این بوی آن می آید!
سخنور مگو گو که اشعار او
ز بحر کدر یا صفا آمده ست
زند صاحب ذوق را بر مشام
نسیمی که آن از کجا آمده ست
بخش ۴۶: فرزدق ملک بصره را که خالد نام داشت مدح کرد. صله مدح خود چنان که می خواست نیافت به این دو بیتش هجو کرد:بخش ۴۸: شاعری پیش طبیب رفت و گفت: چیزی در دل من گره شده است و وقت مرا ناخوش می دارد و از آنجا فسردگی به همه اعضای من می رسد و موی بر اندام من برمی خیزد.
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شاعری بر فاضلی شعری خواند، چون به اتمام رساند گفت: این را در خلا جا گفته ام. فرمود که والله راست می گویی از این بوی آن می آید!
هوش مصنوعی: شاعری شعری را بر فردی فاضل خواند و پس از اتمام شعر گفت: من این را در خلأ گفتهام. فرد فاضل با تصدیق گفت: به خداوند، تو راست میگویی؛ از این شعر، بوی آن احساس میشود!
سخنور مگو گو که اشعار او
ز بحر کدر یا صفا آمده ست
هوش مصنوعی: سخنران، نیازی به گفتن نیست که اشعارش از دریای تیره یا زلال سرچشمه میگیرند.
زند صاحب ذوق را بر مشام
نسیمی که آن از کجا آمده ست
هوش مصنوعی: نسیم دلپذیری به مشام صاحب ذوقی میرسد که منشأ آن مشخص نیست.