بخش ۹
خلیفه بغداد در موکب حشمت و شوکت خود می راند دیوانه ای پیش وی رسید و گفت: ای خلیفه عنان کشیده دار که در مدیح تو سه بیت گفته ام. گفت: بخوان! بخواند، خلیفه را خوش آمد.
دیوانه چون آن را بدید گفت: مرا سه درم عنایت کن تا روغن و خرما خرم و سیر بخورم. خلیفه فرمان داد تا به هر بیتی وی را هزار درم بدهند.
چون ذل فاقه زور کند بر سخنوری
گر مدح پادشاه سخاور کند سزاست
ممدوح چون کریم بود مزد شعر او
هر بیت را خزینه گوهر کند رواست
بخش ۸: عبدالله جعفر را در عهد معاویه از خزانه بیت المال هر سال هزار درم می دادند، چون نوبت به یزید رسید آن را به پنج هزار درم رسانید ملامتش کردند که این حقوق همه مسلمانان است چرا به یک کس می دهی؟بخش ۱۰: ابراهیم بن سلیمان بن عبدالملک بن مروان گوید که در آن وقت که نوبت خلافت از بنی امیه به بنی عباس انتقال یافت و بنی عباس بنی امیه را می گرفتند و می کشتند من بیرون کوفه بر بام سرایی که بر صحرا مشرف بود نشسته بودم که دیدم علمهای سیاه از کوفه بیرون آمد.
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.