بخش ۵
سری سقطی - قدس الله تعالی سره - جنید را کاری فرمود و به موجب دلخواه وی به آن قیام نموده کاغذپاره ای به وی انداخت در وی نوشته که: سمعت حادیا یحد فی البادیة یقول:
ابکی و مایدریک ما یبکینی
ابکی حذار ان تفارقینی
و تقطعی حبلی و تهجرینی
می گوید:
خون می گریم از تو چه پنهان دارم
کز بهر تو این دو چشم گریان دارم
هر چند دلی ز وصل شادان دارم
صد داغ بر آن ز بیم هجران دارم
و هم - جنید قدس سره - گوید که روزی به خانه سری درآمدم این بیت می خواند و می گریست:
لا فی النهار و لا فی اللیل لی فرح
فلا ابالی أطال اللیل ام قصرا
نی شب تهی ام نه روز از ناله و آه
خواهی شب من دراز خواهی کوتاه
بخش ۴: در خبر است که خدای تعالی فردای قیامت با بنده از مفلسی و بی مایگی شرمنده می گوید که فلان دانشمند یا عارف را در فلان محله می شناختی؟ گوید: آری می شناختم فرمان رسد تو را به وی بخشیدم.بخش ۶: حلاج را - قدس سره - پرسیدند که مرید کیست؟ گفت: مرید آن است که از نخست بار که حضرت حق را نشانه قصد خود سازد، تا به وی نرسد به هیچ نیارامد و به هیچ کس نپردازد.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سری سقطی - قدس الله تعالی سره - جنید را کاری فرمود و به موجب دلخواه وی به آن قیام نموده کاغذپاره ای به وی انداخت در وی نوشته که: سمعت حادیا یحد فی البادیة یقول:
هوش مصنوعی: سری سقطی - رحمت خدا بر او باد - به جنید امری کرد و به خواسته او به آن عمل نمود. او کاغذی به جنید داد که در آن نوشته بود: "شنیدم صدای یک راهب را که در بیابان میگفت..."
ابکی و مایدریک ما یبکینی
ابکی حذار ان تفارقینی
هوش مصنوعی: گریه نکن و نگران نباش، زیرا من هرگز نمیخواهم از تو جدا شوم. مواظب باش که از من دور نشوی.
و تقطعی حبلی و تهجرینی
می گوید:
هوش مصنوعی: اگر در ارتباط ما جدایی و قطع رابطه ای پیش آید، نشان میدهد که حب و محبت من نسبت به تو شکسته شده است.
خون می گریم از تو چه پنهان دارم
کز بهر تو این دو چشم گریان دارم
هوش مصنوعی: از عشق تو آنقدر غمگینم که نمیتوانم احساساتم را پنهان کنم. به خاطر تو چشمانم همیشه پر از اشک است.
هر چند دلی ز وصل شادان دارم
صد داغ بر آن ز بیم هجران دارم
هوش مصنوعی: هرچند که خوشحالی از وصل محبوبی در دل دارم، اما به خاطر ترس از جدایی، قلبم پر از درد و غم است.
و هم - جنید قدس سره - گوید که روزی به خانه سری درآمدم این بیت می خواند و می گریست:
هوش مصنوعی: جنید، قدس سره، میگوید روزی به خانهاش وارد شدم و او مشغول خواندن این بیت بود و در حال گریه کردن بود.
لا فی النهار و لا فی اللیل لی فرح
فلا ابالی أطال اللیل ام قصرا
هوش مصنوعی: نه در روز و نه در شب، شادیای برایم نیست، به بلندای شب اهمیت نمیدهم و نه به کوتاهیش.
نی شب تهی ام نه روز از ناله و آه
خواهی شب من دراز خواهی کوتاه
هوش مصنوعی: من نه شب را بیصدا و آرامم و نه روز را بدون غم و ناله. اگر شب من طولانی باشد، اگر هم کوتاه شود، باز هم دردی در دل دارم.