بخش ۱۹
ابوعلی دقاق - قدس سره - گوید در آخر عمر چندان درد بر وی پدید آمده بود که آخر هر روز به بام برآمدی و روی بر آفتاب کردی و گفتی: ای سرگردان مملکت، امروز چون بودی و چون گذرانیدی، هیچ جای بر اندوهگین این حدیث تافتی؟ هیچ جای از زیر و زبر شدگان این واقعه خبر یافتی؟ هم از این جنس می گفتی تا آفتاب فرو شدی.
ای مهر که نیست چون تو عالم گردی
زین رهرویم ببخش راه آوردی
امروز که را دیدی کاندر ره عشق
بر رخ بودش گردی و در دل دردی
بخش ۱۸: ابوالحسن فوشنجی - قدس سره - گفته است که در دنیا هیچ چیز ناخوشتر نیست از دوستی که دوستی وی از برای غرضی یا عوضی باشد.بخش ۲۰: شیخ ابوالحسن خرقانی - قدس سره - روزی به اصحاب خود گفت که چه بهتر بود؟ گفتند: شیخا هم تو بگوی گفت: دلی که در وی همه یاد کرد او بود.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ابوعلی دقاق - قدس سره - گوید در آخر عمر چندان درد بر وی پدید آمده بود که آخر هر روز به بام برآمدی و روی بر آفتاب کردی و گفتی: ای سرگردان مملکت، امروز چون بودی و چون گذرانیدی، هیچ جای بر اندوهگین این حدیث تافتی؟ هیچ جای از زیر و زبر شدگان این واقعه خبر یافتی؟ هم از این جنس می گفتی تا آفتاب فرو شدی.
هوش مصنوعی: ابوعلی دقاق در پایان عمر خود به شدت از درد رنج میبرد. هر روز به بالای بام میرفت و رو به آفتاب میکرد و میپرسید: ای سرگردان دنیا، امروز چطور بودی و چگونه گذراندی؟ آیا جایی برای تسلی وجود داشت؟ آیا از آنچه که به هم ریخته خبر داشتی؟ او اینگونه صحبت میکرد تا آفتاب غروب میکرد.
ای مهر که نیست چون تو عالم گردی
زین رهرویم ببخش راه آوردی
هوش مصنوعی: ای خورشید، که هیچکس مانند تو نیست، به من که در این مسیر قدم گذاشتهام، ببخش که تو باعث راهیابی من شدی.
امروز که را دیدی کاندر ره عشق
بر رخ بودش گردی و در دل دردی
هوش مصنوعی: امروز کسی را دیدی که در مسیر عشق، غمی در چهرهاش و در دلش دردی وجود داشت.