گنجور

بخش ۱۵

ابوسعید خراز - قدس الله سره - گوید که در اوایل حال ارادت محافظت سر وقت خود می کردم، روزی به بیابانی درآمدم و می رفتم، از قفای من آواز چیزی برآمد دل خود از التفات به آن و چشم خود را از نظر به آن نگاه داشتم.

به سوی من آمد تا به من نزدیک شد، دیدم که دو سبع عظیم به دوش من بالا آمدند، من به ایشان نظر نکردم، نه در وقت برآمدن و نه در وقت فرود آمدن.

کیست دانی صوفی صافی ز رنگ تفرقه
آن که دارد رو به یکرنگی درین کاخ دو رنگ
نگسلد سر رشته سرش ز جانان گر بفرض
ره بر او گیرد ز یک سو شیر و دیگر سو پلنگ

و هم وی گفته - قدس سره - هر که گمان برده به کوشش توان رسید رنجی کشیده بیهوده، و هرکه تصور کرده که بی کوشش توان رسید جز راه آرزو نپیموده.

از رنج کسی به گنج وصلت نرسید
وین طرفه که بی رنج کس آن گنج ندید
هرکس که دوید گور نگرفت به دشت
لیکن نگرفت گور جز آن کس که دوید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابوسعید خراز - قدس الله سره - گوید که در اوایل حال ارادت محافظت سر وقت خود می کردم، روزی به بیابانی درآمدم و می رفتم، از قفای من آواز چیزی برآمد دل خود از التفات به آن و چشم خود را از نظر به آن نگاه داشتم.
هوش مصنوعی: ابوسعید خراز، قدس الله سره، می‌فرماید که در آغاز مسیر ارادت و محبت، به مراقبت از زمان‌های مشخص خود بسیار توجه می‌کردم. روزی در بیابانی در حال قدم زدن بودم که ناگاه صدایی به گوشم رسید و توجه‌ام را جلب کرد، به طوری که نگاه خود را از آن سمت برنگرداندم.
به سوی من آمد تا به من نزدیک شد، دیدم که دو سبع عظیم به دوش من بالا آمدند، من به ایشان نظر نکردم، نه در وقت برآمدن و نه در وقت فرود آمدن.
هوش مصنوعی: او به سمتم آمد تا به من نزدیک شود. در آن لحظه متوجه شدم که دو حیوان وحشی بزرگ بر دوش من نشسته‌اند. من به آن‌ها نگاه نکردم، نه زمانی که بر دوشم آمدند و نه زمانی که از روی دوشم پایین آمدند.
کیست دانی صوفی صافی ز رنگ تفرقه
آن که دارد رو به یکرنگی درین کاخ دو رنگ
هوش مصنوعی: کیست که بداند صوفی خالص و بی‌آلایش کیست؟ او کسی است که در برابر تفرقه رنگ‌ها، به یکرنگی و وحدت رو آورده و در این قصر دو رنگ، به رنگی واحد می‌نگرد.
نگسلد سر رشته سرش ز جانان گر بفرض
ره بر او گیرد ز یک سو شیر و دیگر سو پلنگ
هوش مصنوعی: اگر دلش به عشق معشوق بند باشد، حتی اگر در مسیر او با خطراتی مثل شیر و پلنگ مواجه شود، باز هم از عشقش دست برنمی‌دارد.
و هم وی گفته - قدس سره - هر که گمان برده به کوشش توان رسید رنجی کشیده بیهوده، و هرکه تصور کرده که بی کوشش توان رسید جز راه آرزو نپیموده.
هوش مصنوعی: او بیان کرده است که هر کسی فکر کند که با تلاش و کوشش می‌تواند به هدفش برسد، در واقع زحمتی بیهوده کشیده است و هر کس بر این باور باشد که بدون تلاش می‌تواند به چیزی دست یابد، تنها در مسیر آرزوهایش قدم گذاشته است.
از رنج کسی به گنج وصلت نرسید
وین طرفه که بی رنج کس آن گنج ندید
هوش مصنوعی: هیچ‌کس با رنج و زحمت دیگری به خوشبختی و ثروت نمی‌رسد و نکته جالب این است که بدون تلاش و درد، هیچ‌کس به آن خوشبختی نمی‌رسد.
هرکس که دوید گور نگرفت به دشت
لیکن نگرفت گور جز آن کس که دوید
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی تلاش نکند، به مقصد نمی‌رسد. فقط کسی که کوشیده و تلاش کرده، به نتیجه می‌رسد و به هدف خود می‌رسد.

خوانش ها

بخش ۱۵ به خوانش فاطمه زندی