دیباچه
هزاران داستان حمد و ثنا از زبان مرغان بهارستان عشق و وفا که از منابر اغصان فضل و احسان به حسن اصوات و طیب الحان علی الدوام خوانند و به مسامع حاضران مجامع قدس و ناظران مناظر انس علی مرالشهور و الاعوام رسانند.
جلت عظمة جلاله و علت کلمة کماله و هزار درود و تحیت و سرود از گلوی عندلیبان بستانسرای فضل وجود که مطربان بزم شهود و مغنیان عشرتخانه وجد و وجودند.
و علی صحبه و آله المقتبسین من مشکاة علومه و احواله امابعد نموده می آید که چون در این وقت دلپسند فرزند ارجمند ضیاء الدین یوسف - عصمه الله عما یفضیه الی التلهف و التأسف - به آموختن مقدمات کلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب اشتغال نمود.
و پوشیده نماند که طفلان نورسیده و کودکان رنج نادیده را از تعلم اصطلاحاتی که مأنوس طباع و مألوف استماع ایشان نیست بر دل بار وحشتی و در خاطر غبار دهشتی می نشیند، از برای تلطیف سر و تشحیذ خاطر وی گاه گاهی از کتاب گلستان که از انفاس متبرکه شیخ نامدار و استاد بزرگوار مصلح الدین سعدی شیرازی است رحمه الله تعالی، سطری چند خوانده می شد.
در آن اثنا چنان در خاطر آمد که - تبرکا با نفاسه الشریفة و تتبعا لا شعاره اللطیفة - ورقی چند بر آن اسلوب ساخته شود و جزوی چند بر آن منوال پرداخته گردد تا حاضران را داستانی باشد و غایبان را ارمغانی و چون این معنی به انجام رسید و این صورت به اتمام انجامید،
اعز الله تعالی انصاره و ضاعف اقتداره و ادام اولاده الکرام تحت ظلال ملکه و سلطانه و انام کافة الانام فی کنف عدله و احسانه.
و ترتیب این بهارستان بر هشت روضه اتفاق افتاده است، هر روضه ای بهشت آیین مشتمل بر رنگ دیگر از شقایق و بوی دیگر از ریاحین نه شقایقش را از پایمال باد خزان پژمردگی، و نه ریاحینش را از دستبرد برد دی افسردگی.
التماس از تماشائیان این ریاض خالی از خار ملاحظه اعراض و خاشاک مطالبه اعواض آنکه چون به قدم اهتمام بر اینان بگذرند و به نظر اعتبار در اینها بنگرند باغبان را که در تربیت شان خون جگر خورده است و در تنمیت شان جان شیرین بر لب آورده به دعایی یاد کنند و به ثنایی شاد گردانند.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
عالییییی
این نسخه ای که از بهارستان جامی گذاشته شده ، کدام نسخه است؟