بخش ۶۰ - مناجات در روی به ریاض توکل آوردن و از آنجا استشمام نسیم رضا کردن
ای دو عالم همه اجزا و تو کل
خار صحرای توکل ز تو گل
جزو را معرفت کل تو دهی
توشه راه توکل تو دهی
خاصگان را تو شوی راهنمون
سوی روزی ز سببها بیرون
گه پی تشنه لب پر تب و تاب
چشمه آب برآری ز سراب
گاه بر گرسنه از بی بر شاخ
ریزی از بهر غذا میوه فراخ
مرد ره را جگر شیر دهی
بار او بر کتف شیر نهی
چون شود بر کتف شیر سوار
تازیانه دهیش از دم مار
جان جامی که درین گرداب است
مرکز دایره اسباب است
ده به گلزار توکل راهش
ساز ازان روضه تماشاگاهش
غنچه آن چو شود نافه گشا
به مشامش برسان بوی رضا
بخش ۵۹ - حکایت آن شیخ صفی ابوتراب نسفی که در اثنای جهاد بین الصفین بالین استراحت نهاد: بوتراب آن گهر بحر شرفبخش ۶۱ - عقد هژدهم در رضا که گره کراهت از دل گشادن است و تلخی ها را چاشنی شیرین دادن: ای درین مرحله تنگ بساط
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دو عالم همه اجزا و تو کل
خار صحرای توکل ز تو گل
هوش مصنوعی: ای دو عالم، همه چیزها جزئی از تو هستند و تو در واقع همه آنها را در برمیگیری. ای خار صحرا، اعتماد به تو مانند گلی است که از وجود تو سرشار است.
جزو را معرفت کل تو دهی
توشه راه توکل تو دهی
هوش مصنوعی: دانش و درک بخشی از کل حقیقت را به تو میآموزد و این آگاهی، وسیلهای برای سفر به سوی اعتماد و توکل به خداوند میشود.
خاصگان را تو شوی راهنمون
سوی روزی ز سببها بیرون
هوش مصنوعی: تو راهنمای خاصان باش، تا آنها را به روزی برسانی که از اسباب و عوامل معمولی فراتر است.
گه پی تشنه لب پر تب و تاب
چشمه آب برآری ز سراب
هوش مصنوعی: گاهی اوقات برای رضایت خاطر و آرامش دل، باید از جایی که واقعی نیست و فقط ظاهر دارد، به سمت منبعی حقیقی و مطمئن برویم.
گاه بر گرسنه از بی بر شاخ
ریزی از بهر غذا میوه فراخ
هوش مصنوعی: گاهی اوقات بر ستمکشیدهای که چیزی برای خوردن ندارد، میوههای تازه از درخت میچیدند تا برای او غذا فراهم کنند.
مرد ره را جگر شیر دهی
بار او بر کتف شیر نهی
هوش مصنوعی: مردی که در مسیر زندگی دارای شجاعت و اراده باشد، میتواند بار سنگین و سختی را بر دوش خود تحمل کند و با قدرت پیش برود، همانطور که شیر قادر به حمل بارهای سنگین است.
چون شود بر کتف شیر سوار
تازیانه دهیش از دم مار
هوش مصنوعی: وقتی بر دوش شیر سوار شوی، به تو تازیانهای میدهد که مانند دم مار است.
جان جامی که درین گرداب است
مرکز دایره اسباب است
هوش مصنوعی: روحی که در این دنیا مثل یک گرداب در حال چرخش است، در واقع نقطه مرکزی تمام کارها و اصول زندگی است.
ده به گلزار توکل راهش
ساز ازان روضه تماشاگاهش
هوش مصنوعی: به باغی که پر از زیبایی و آرامش است، قدم بگذار و به تماشای جلوههای آن بپرداز.
غنچه آن چو شود نافه گشا
به مشامش برسان بوی رضا
هوش مصنوعی: وقتی غنچه باز میشود و عطر خوشی پخش میکند، آن عطر را به بینی او برسان تا بوی رضایت را احساس کند.