گنجور

بخش ۲۷ - حکایت تیز بصری حسن بصری رضی الله عنه که نکته حکمت حجاج را در ظلمات ظلم او مشاهده نموده

از حسن آن بصری نافذ بصر
نکته ای آرند عجب مختصر
کز دل غفلت زده گر دم فشاند
آن نفس پاک که حجاج راند
گفت فضولی که نه در بندگی
کش پی آن داد خدا زندگی
ساعتی از عمر به پایان برد
گرچه در آن ملک سلیمان برد
شاید اگر داغ به جانش نهند
مالش محرومی از آنش دهند
پیش وی آید المی جانگداز
سوزد ازان حسرت دور و دراز
همچو حسن هر که بود هوشمند
گوش کند از لب حجاج پند
حکمت نو یافته هر جا بود
گم شده خاطر دانا بود
گرچه بیابد به رهش بی طلب
گیردش از خاک به دست ادب
گوهر گنجینه جان سازدش
در صدف سینه نهان سازدش
جامی اگر خلق تو آمد حسن
از لب هر ظالم حجاج فن
نکته حکمت که رسد گوش کن
ظلم رساننده فراموش کن

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از حسن آن بصری نافذ بصر
نکته ای آرند عجب مختصر
هوش مصنوعی: از زیبایی و ویژگی‌های خاص بصری او نکته‌ای جالب و کوتاه بیان می‌شود.
کز دل غفلت زده گر دم فشاند
آن نفس پاک که حجاج راند
هوش مصنوعی: اگر کسی که غافل و بدون توجه است، نفس پاکی را از دل بیرون دهد، آن نفس می‌تواند او را از زنجیر دنیا رها کند، مانند حجاج که از مکه رانده شد.
گفت فضولی که نه در بندگی
کش پی آن داد خدا زندگی
هوش مصنوعی: شخصی به فضولی می‌گوید که نباید در راه خدمت به دیگران خود را گرفتار کنی، زیرا خداوند زندگی را به خاطر خدمت به دیگران هدیه می‌دهد.
ساعتی از عمر به پایان برد
گرچه در آن ملک سلیمان برد
هوش مصنوعی: برای یک ساعت از عمر آدمی که به سر آمده، حتی اگر در آن زمان مانند ملک سلیمان برتری و قدرت داشته باشد، ارزشی ندارد.
شاید اگر داغ به جانش نهند
مالش محرومی از آنش دهند
هوش مصنوعی: شاید اگر بر دلش درد و غم بیفکنند، امکان دارد که او از ثروت و دارایی‌اش محروم شود.
پیش وی آید المی جانگداز
سوزد ازان حسرت دور و دراز
هوش مصنوعی: وقتی به حضور او می‌رسم، دردی عذاب‌آور به سراغم می‌آید که از حسرتی طولانی و دور ناشی می‌شود.
همچو حسن هر که بود هوشمند
گوش کند از لب حجاج پند
هوش مصنوعی: هر کسی که عقل و فهم دارد، باید از سخنان و نصایح حجاج بهره‌برداری کند، همچنان که حسن از او تأثیر می‌پذیرد.
حکمت نو یافته هر جا بود
گم شده خاطر دانا بود
هوش مصنوعی: حکمت و دانایی تازه‌ای که به دست می‌آید، در هر جایی که باشد، برای فرد عاقل و دانا ناپیداست و او نمی‌تواند به راحتی به آن دست یابد.
گرچه بیابد به رهش بی طلب
گیردش از خاک به دست ادب
هوش مصنوعی: هرچند که به دنبال فردی نرود، اما او از خاک زمین با ادب و احترام به دست می‌آید.
گوهر گنجینه جان سازدش
در صدف سینه نهان سازدش
هوش مصنوعی: مروارید گرانبهایی در دل سینه پنهان است که ارزشمند و خاص است.
جامی اگر خلق تو آمد حسن
از لب هر ظالم حجاج فن
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند تو به زیبایی برسد، حتی لب‌های ظالم‌ترین افراد هم می‌تواند زیبایی را به تصویر بکشد.
نکته حکمت که رسد گوش کن
ظلم رساننده فراموش کن
هوش مصنوعی: هرگاه به نکته‌ای حکمت‌آمیز برخورد کردی، خوب به آن توجه کن و به کسانی که به تو آسیب رسانده‌اند، فکر نکن.