گنجور

بخش ۳۰ - حکایت آن موسوس سودایی که به سبب آلایش جانوران دریایی دست از آب دریا شست و آبی پاکیزه تر از آب دریا جست

آن موسوس بر لب دریا نشست
تا کند بهر تقرب آبدست
دید دریایی پر از ماهی و مار
چغز و خرچنگش هزار اندر هزار
هر طرف مرغان آبی در شناه
غوطه زن از قعر دریا قوت خواه
گفت دریایی که چندین جانور
گردد اندر وی به صبح و شام در
کی سزد کز وی بشویم دست و روی
شستم اکنون دست خود زین شست و شو
چشمه ای خواهم به سان زمزمی
کوته از وی دست هر نامحرمی
کانچه شد آلوده از آلودگان
فارغند از وی جگر پالودگان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن موسوس بر لب دریا نشست
تا کند بهر تقرب آبدست
هوش مصنوعی: موسوس، که به حاشیه دریا نشسته است، می‌خواهد برای نزدیک شدن به آب، اقدام کند.
دید دریایی پر از ماهی و مار
چغز و خرچنگش هزار اندر هزار
هوش مصنوعی: دریایی را دیدم پر از ماهی و مار، که در آن هزار چغز و خرچنگ وجود داشت.
هر طرف مرغان آبی در شناه
غوطه زن از قعر دریا قوت خواه
هوش مصنوعی: پرندگان آبی در حال شنا و غوطه‌ور شدن در آب هستند، از عمق دریا نیرو و قدرت می‌گیرند.
گفت دریایی که چندین جانور
گردد اندر وی به صبح و شام در
هوش مصنوعی: گفت، دریا پر از موجودات گوناگونی است که در صبح و شام در آن زندگی می‌کنند.
کی سزد کز وی بشویم دست و روی
شستم اکنون دست خود زین شست و شو
هوش مصنوعی: چه زمانی از کسی که از او نیکویی و خوبی دیده‌ام، دستان و چهره‌ام را بشویم؟ اکنون خودم از این شست و شو، دستانم را پاک نمی‌توانم کنم.
چشمه ای خواهم به سان زمزمی
کوته از وی دست هر نامحرمی
هوش مصنوعی: اشتیاق دارم چشمه ای بسازم که همچون زمزمه ای آرام و کوتاه باشد و مانع از دسترسی هر بیگانه ای به آن شود.
کانچه شد آلوده از آلودگان
فارغند از وی جگر پالودگان
هوش مصنوعی: هر چیزی که توسط آلوده‌ها آلوده شده، از چشم پاکان دور است و آنها بی‌توجه به این آلودگی زندگی می‌کنند.