بخش ۳۱ - اشارت به قربات اربع که مراتب ولایت است یعنی قرب نوافل و قرب فرایض و مقام جمع الجمع که مرتبه قاب قوسین است و مقام جمع احدیت که مرتبه اؤ ادنی است و خاصه پیغمبر ماست صلی الله علیه و سلم و کمل ورثه وی
هر که را دیده نی به حق بیناست
دیده او به دید حق نه سزاست
تا نگردد به حکم «بی یبصر»
دیده تو به عین حق ناظر
نیست امکان جمال حق دیدن
گل ز باغ شهود حق چیدن
چون تو سازی روان ز نافله ها
به دیار قبول قافله ها
بر قوای تو وحدت و اطلاق
غالب آید به قدر استحقاق
چشم و گوش و زبان تو هر یک
عین هستی حق شود بی شک
وصف امکان شود در او مغلوب
منصبغ یابی اش به حکم وجوب
فعل و ادراک در همه حالت
به تو باشد مضاف و حق آلت
گرددت پیش صوفیان کرام
متقرب به قرب نافله نام
وگر آن رتبه ات شود حاصل
که تو آلت شوی و حق فاعل
هر که عرف مقربان داند
اهل قرب فرایضت خواند
ور کنی این دو قرب را با هم
جمع باشی یگانه عالم
نقد قربین حاصل تو بود
قاب قوسین منزل تو بود
ور ز همت کمی بلند روی
که مقید به جمع هم نشوی
دوران باشدت درین سه مقام
بی تقید به قید هیچکدام
پا ز عالی نهی سوی اعلی
سرفرازی به اوج او ادنی
این مقام نبی ست وان که قوی
باشد اندر وراثت نبوی
حبذا عارفی ز خود رسته
به مقامات قرب پیوسته
شده از قید خویشتن مطلق
ذات او وصف او شده همه حق
هر که افتد به آب و گل نظرش
شود از خود تصور بشرش
چون شود کشف سر ربانی
سر زند زو صدای سبحانی
گوید ار زانکه بنده ام حق کو
ور حقم چیست از من این تک و پو
افتد از حیرتش به کار گره
همچو آن گربه سنج خواجه ده
بخش ۳۰ - اشارت به ارباب مشاهده که تجلی ذات است: وان دگر جمله را یک آینه دیدبخش ۳۲ - حکایت بر سبیل تمثیل: یک منک گوشت داد خواجه به زن
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که را دیده نی به حق بیناست
دیده او به دید حق نه سزاست
هوش مصنوعی: هر کسی که به حقیقت ننگریسته، دیدگاه او برای درک حقیقت مناسب نیست.
تا نگردد به حکم «بی یبصر»
دیده تو به عین حق ناظر
هوش مصنوعی: تا زمانی که به حکم «نمیبینم» برنگردی، چشمت نمیتواند حقیقت را به وضوح ببیند.
نیست امکان جمال حق دیدن
گل ز باغ شهود حق چیدن
هوش مصنوعی: دیدن زیباییهای خداوند ممکن نیست، همانطور که نمیتوان گلهای باغ شناخت را چید.
چون تو سازی روان ز نافله ها
به دیار قبول قافله ها
هوش مصنوعی: زمانی که تو با ن prayers نفل خود، روح خود را به سمت دیار قبول و پذیرش هدایت کنی.
بر قوای تو وحدت و اطلاق
غالب آید به قدر استحقاق
هوش مصنوعی: توانایی و قدرت تو به اندازه شایستگیات به وحدت و بینهایت دست مییابد.
چشم و گوش و زبان تو هر یک
عین هستی حق شود بی شک
هوش مصنوعی: چشم و گوش و زبان تو هر کدام نمادی از وجود و حقیقت خداوند خواهند شد، بدون هیچ شبههای.
وصف امکان شود در او مغلوب
منصبغ یابی اش به حکم وجوب
هوش مصنوعی: امکان توصیف آنچه در اوست محدود میشود و بایستی به حکم اجبار به دست آید.
فعل و ادراک در همه حالت
به تو باشد مضاف و حق آلت
هوش مصنوعی: در هر شرایطی، هر کاری که انجام دهی و هر درکی که داشته باشی، همواره به تو وابسته است و حقیقت هم به عنوان وسیلهای برای این وابستگی عمل میکند.
گرددت پیش صوفیان کرام
متقرب به قرب نافله نام
هوش مصنوعی: در نزد صوفیان نیکوکار، تو مورد توجه و نزدیک به مقام معنوی قرار داری.
وگر آن رتبه ات شود حاصل
که تو آلت شوی و حق فاعل
هوش مصنوعی: اگر به آن مقام برسی که ابزار و وسیلهای شوی و قدرت و تأثیر اصلی متعلق به دیگران باشد.
هر که عرف مقربان داند
اهل قرب فرایضت خواند
هوش مصنوعی: هر کسی که با ویژگیهای نزدیکان خدا آشنا باشد، به خوبی میتواند وظایف و قوانین خداوند را درک کند و عمل کند.
ور کنی این دو قرب را با هم
جمع باشی یگانه عالم
هوش مصنوعی: اگر بتوانی این دو نزدیکی را با هم ترکیب کنی، میتوانی به انسانی بینظیر در دنیا تبدیل شوی.
نقد قربین حاصل تو بود
قاب قوسین منزل تو بود
هوش مصنوعی: کنترل و ارزیابی نزدیکترین و بهترین چیزها، به حصول و رسیدن به مقام و منزلت تو وابسته است.
ور ز همت کمی بلند روی
که مقید به جمع هم نشوی
هوش مصنوعی: اگر ارادهات ضعیف است، نباید به جمع و افرادی که بر تو تأثیر منفی میگذارند، بپیوندی.
دوران باشدت درین سه مقام
بی تقید به قید هیچکدام
هوش مصنوعی: در این سه مرحله از زندگی، به هیچ یک از آنها محدود نشدهای و آزادانه زندگی میکنی.
پا ز عالی نهی سوی اعلی
سرفرازی به اوج او ادنی
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه وقتی انسان از جایگاه بلند خود پایین میآید و به جایگاه برتری دست پیدا میکند، در واقع به اوج مرتبه و عظمت خود میرسد. به عبارت دیگر، برای رسیدن به عالیترین مرتبه، باید از موقعیتهای پایینتر و دستنیافتنی فاصله گرفت و به سمت بالاترین قلههای وجود رفت.
این مقام نبی ست وان که قوی
باشد اندر وراثت نبوی
هوش مصنوعی: این جایگاه مختص پیامبران است و تنها کسی میتواند به آن دست یابد که از قدرت و توان لازم در ادامه و تداوم رسالت پیامبری برخوردار باشد.
حبذا عارفی ز خود رسته
به مقامات قرب پیوسته
هوش مصنوعی: چه خوب است عارفی که از خود رسته و به درجات نزدیکی به خدا رسیده است.
شده از قید خویشتن مطلق
ذات او وصف او شده همه حق
هوش مصنوعی: او از تمام محدودیتها و قیدهای خودش آزاد شده و به ذات واقعیاش رسیده است؛ تمامی او صفاتی است که به حق مربوط میشود.
هر که افتد به آب و گل نظرش
شود از خود تصور بشرش
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیای مادی و ظاهری غرق شود، به خود فکر کرده و تصور انسانی از خود دارد.
چون شود کشف سر ربانی
سر زند زو صدای سبحانی
هوش مصنوعی: زمانی که اسرار الهی فاش شود، از آن راز صدای تسبیح و glorification پروردگار به گوش میرسد.
گوید ار زانکه بنده ام حق کو
ور حقم چیست از من این تک و پو
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر من بنده خدا هستم، پس حق من چیست؟ و اگر حق من مشخص است، چرا تنها به این چند سخن و عبارات ساده محدود شدهام؟
افتد از حیرتش به کار گره
همچو آن گربه سنج خواجه ده
هوش مصنوعی: از حیرت و شگفتی به کار گره میافتد همانند آن گربهای که در برابر سنج به حالت مات و متعجب درمیآید.