بخش ۲۸ - در بیان آنکه آنچه گذشت مذمت ذکر سر و جهر نیست بلکه مذمت جماعتی است که آن را وسیله لذات جسمانی و شهوات نفسانی ساخته اند
آنچه کردم بیان درین گفتار
نیست بر ذکر سر و جهر انکار
غیر ذکر خدا چه سر و چه جهر
نیست دل را نصیب و جان را بهر
هست انکار من بر آنکه کسی
سازد آن را وسیله هوسی
خویش را ز اهل حق کند به دروغ
تا ستاند بهای تره و دوغ
زیر پای آورد کتاب خدای
تا نهد شیشه شراب به جای
عشر زرین بدزدد از مصحف
تا کند زیب چنگ و زیور دف
سازد از نیزه حسین درفش
تا به پای یزید دوزد کفش
خود نزیبد ز مردم دانا
جز برای خدای ذکر خدا
زیرک هوشمند نقد نفیس
کی پسندد طفیل جنس خسیس
هر که از بود خویش یافت خلاص
شد مشرف به خلعت اخلاص
چون ز اخلاص گشت دولتمند
ذکر او خواه پست و خواه بلند
وان که در مانده وجود خود است
صید دام شقاوت ابد است
سر او جهر او تمام ریاست
وز ریاگر برست عجب به جاست
بخش ۲۷ - حکایت آن غوری که در مناره پنهان شده بود و فریاد می کرد که مرا مجویید که من اینجا نیستم: روستایی ز دست باران جستبخش ۲۹ - در بیان آنکه از خودی خود رستن و از عجب و ریا خلاص شدن جز در خدمت پیر صاحب تصرف دست ندهد: آن زمان از ریا و عجب رهی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنچه کردم بیان درین گفتار
نیست بر ذکر سر و جهر انکار
هوش مصنوعی: آنچه که من انجام دادم، در این سخن گفتن نمیگنجد؛ و ذکر کردن حقیقت و انکار آن، محتوای این گفتار نیست.
غیر ذکر خدا چه سر و چه جهر
نیست دل را نصیب و جان را بهر
هوش مصنوعی: اگر یاد خدا نباشد، نه کلامی جالب است و نه کاری پر سر و صدا، زیرا دل از آن بهرهای نمیبرد و جان هم استفادهای نخواهد داشت.
هست انکار من بر آنکه کسی
سازد آن را وسیله هوسی
هوش مصنوعی: من به هیچ وجه قبول ندارم که کسی از آن موضوع برای ارضای خواستههای نفسانی خود استفاده کند.
خویش را ز اهل حق کند به دروغ
تا ستاند بهای تره و دوغ
هوش مصنوعی: کسی برای اینکه خود را از افراد با ایمان دور کند و به دروغ به آنها نسبت دهد، به دنبال منافع مادی و پاداشهای دنیوی است، هرچند که این کار باعث دوری او از حقیقت میشود.
زیر پای آورد کتاب خدای
تا نهد شیشه شراب به جای
هوش مصنوعی: کتاب خدا در زیر پا قرار داده شده تا جایش شیشه شراب گذاشته شود.
عشر زرین بدزدد از مصحف
تا کند زیب چنگ و زیور دف
هوش مصنوعی: اگر طلای دهگانهای از قرآن بیاجازه برداشته شود، زیبایی چنگ و زینت دف به دست خواهد آمد.
سازد از نیزه حسین درفش
تا به پای یزید دوزد کفش
هوش مصنوعی: حسین از نیزهاش سپر میسازد تا یزید نتواند پایش را به زمین بگذارد.
خود نزیبد ز مردم دانا
جز برای خدای ذکر خدا
هوش مصنوعی: تنها کسانی که از مردم شریف و باآگاهی بهرهمند میشوند، کسانی هستند که برای خداوند به یاد خدا مشغول شوند.
زیرک هوشمند نقد نفیس
کی پسندد طفیل جنس خسیس
هوش مصنوعی: کسی که زیرک و هوشمند است، در اشیاء ارزشمند و گرانبها را میپسندد و به چیزهای بیارزش و سطحی اهمیت نمیدهد.
هر که از بود خویش یافت خلاص
شد مشرف به خلعت اخلاص
هوش مصنوعی: هر کسی که توانست از وجود خود رهایی یابد، به لباس صداقت و خلوص آراسته شد.
چون ز اخلاص گشت دولتمند
ذکر او خواه پست و خواه بلند
هوش مصنوعی: وقتی انسان از روی sincerity و صداقت دارای نعمت میشود، فرقی نمیکند که نامش کمارزش باشد یا با ارزش، یاد او همیشه بزرگ و محترم خواهد بود.
وان که در مانده وجود خود است
صید دام شقاوت ابد است
هوش مصنوعی: کسی که در چنگال نقصها و مشکلات خود گیر کرده، هرگز نمیتواند از سختیهای بیپایان رهایی یابد.
سر او جهر او تمام ریاست
وز ریاگر برست عجب به جاست
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت او تمام ریاست و فریبکاری را تحت الشعاع قرار میدهد و این واقعیت شگفتانگیزی است.