گنجور

بخش ۱۴۷ - ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوالها

لیک چون نفحه ای ز حق گذرد
گرچه غم کوهها بود برد
ان لله منزل البرکات
فی احایین دهرکم نفحات
متعرض شوید آنها را
قابل آن کنید جانها را
ای بسا نفحه آمد و تو به خواب
بر مشامت زد و تو مست خراب
می دهد بوی گل و نسیم سحر
لیک ازان مرد خفته را چه خبر
نفحه آمد ز حق نپذرفتی
نفحه آمد دماغ بگرفتی
نفحه آمد نصیب بیداران
نفحه آمد طبیب بیماران
آن که بیدار نی نیافت نصیب
وان که بیمار نی نخواست طبیب
ای خدا نفحه ای کرامت دار
که شوم از شمیم آن بیدار
باز بفرست نفحه ای دیگر
که به بیداریم بود در خور
بعد ازان نفحه ای که من بی من
برورم بوکشان سوی گلشن
گلشنی کان بود اوان العرض
جنت عرضها السما و الأرض

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لیک چون نفحه ای ز حق گذرد
گرچه غم کوهها بود برد
هوش مصنوعی: اما هنگامی که نسیم خدای حق بوزد، حتی اگر غم و اندوه مثل کوه‌ها باشد، همه آن‌ها را برمی‌دارد.
ان لله منزل البرکات
فی احایین دهرکم نفحات
هوش مصنوعی: به خداوند مکان‌هایی است که نعمت‌ها و برکت‌ها در آنها وجود دارد و در روزگاران شما لحظات خاص و خوش‌یمنی را می‌توان یافت.
متعرض شوید آنها را
قابل آن کنید جانها را
هوش مصنوعی: با آنها به‌طور جدی برخورد کنید و آنها را به‌گونه‌ای تربیت کنید که جان‌ها و روح‌ها را تغییر دهند.
ای بسا نفحه آمد و تو به خواب
بر مشامت زد و تو مست خراب
هوش مصنوعی: بسیاری از نسیم‌های خوشبو به سوی تو آمدند و تو در خواب بودی و آن‌ها بر جای تو تأثیر گذاشتند، ولی تو غافل و مست در حال خودت بودی.
می دهد بوی گل و نسیم سحر
لیک ازان مرد خفته را چه خبر
هوش مصنوعی: بویی از گل و نرمش نسیم صبحگاه می‌آید، ولی مرد خوابیده چه خبر از این زیبایی‌ها دارد؟
نفحه آمد ز حق نپذرفتی
نفحه آمد دماغ بگرفتی
هوش مصنوعی: نسیم الهی (نفحه) به سوی تو آمد، اما تو آن را نپذیرفتی و فقط از بوی آن استفاده کردی.
نفحه آمد نصیب بیداران
نفحه آمد طبیب بیماران
هوش مصنوعی: نسیم رحمت و الهام به بیدار دلان رسید و این نسیم، مایه درمان و شفای بیماران شد.
آن که بیدار نی نیافت نصیب
وان که بیمار نی نخواست طبیب
هوش مصنوعی: کسی که هوشیار نیست چیزی به دست نمی‌آورد و کسی که بیمار نیست، به دنبال درمان نمی‌گردد.
ای خدا نفحه ای کرامت دار
که شوم از شمیم آن بیدار
هوش مصنوعی: ای خدا، لطفی کن و بویی از رحمتت به من برسان تا از آن بیدار شوم و آگاه گردم.
باز بفرست نفحه ای دیگر
که به بیداریم بود در خور
هوش مصنوعی: لطفاً یک بار دیگر بوی خوشی فرست، زیرا این بوی خوش ما را بیدار می‌کند و برای ما مناسب است.
بعد ازان نفحه ای که من بی من
برورم بوکشان سوی گلشن
هوش مصنوعی: پس از آن لحظه‌ای که من بدون خودم به سوی بهشت و گلزار حرکت کنم.
گلشنی کان بود اوان العرض
جنت عرضها السما و الأرض
هوش مصنوعی: او به باغی اشاره دارد که در آن، طبیعت و زیبایی‌های بهشتی به شدت در هم آمیخته‌اند و وسعت آن به اندازه زمین و آسمان است.