بخش ۱۴۵ - در بیان سهر و بیخوابی که رکن چهارم ولایت و مقام ابدال است
خواب مرگ و حیات بیداریست
صلح مرگ از حیات بیزاریست
می گریزی ز زخم نشتر مرگ
چه کنی روی در برادر مرگ
خواب دزدیست زندگانی کاه
نقد خود را ز دزد دار نگاه
مثلی روشن است بر که و مه
که سپردن به دزد کالا به
مگر این دزد ازان بود بالا
که سپردن توان به او کالا
باشد ای کرده رو به راه طلب
نیم عمر تو روز و نیمی شب
شب تو چون همه گذشت به خواب
عر تو نیمه شد به وقت حساب
بر تو خواهی دراز گردد روز
چیزی از شب بدزد و بر وی دوز
فی المثل گر شود ز عمر تو کم
روزی افتی میان غصه و غم
صد شب از عمر خویش کم کردی
غم آن از غرور کم خوردی
قصد شبگیر کن که بی شبگیر
نیست این راه انقطاع پذیر
شبروان را ز ره بریدن شب
گرچه باشد هزار گونه تعب
چون به منزل شتر بخوابانند
آن زمان مدح شبروی خوانند
انما السائرون کل رواح
یحمدون السری لدی الاصباح
بخش ۱۴۴ - حکایت بر سبیل تمثیل: عربی را که بود ساکن بربخش ۱۴۶ - اشارة الی قولهم عند الصباح یحمد القوم السری: روش سالکان که معنوی است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواب مرگ و حیات بیداریست
صلح مرگ از حیات بیزاریست
هوش مصنوعی: در خواب، انسان نه زندهاست و نه مرده، در حالی که بیداری نشانه زندگی و آگاهی است. آرامش و سکونتی که خواب به همراه دارد، از زندگی پر از دغدغه و ناآرامی دوری میکند.
می گریزی ز زخم نشتر مرگ
چه کنی روی در برادر مرگ
هوش مصنوعی: اگر از زخمهای عمیق مرگ فرار کنی، چه مایلی به دیدار برادر مرگ داشته باشی؟
خواب دزدیست زندگانی کاه
نقد خود را ز دزد دار نگاه
هوش مصنوعی: زندگی شبیه خواب است که نمیتوان به آن اعتماد کرد. باید ارزشها و داراییهای خود را از دست دزدان حفظ کنیم.
مثلی روشن است بر که و مه
که سپردن به دزد کالا به
هوش مصنوعی: این یک مثال واضح است بر این که سپردن دارایی به کسی ناامن و ناپاک، برابر است با گذاشتن آن در دستان دزد.
مگر این دزد ازان بود بالا
که سپردن توان به او کالا
هوش مصنوعی: مگر این دزد اینقدر بیرحم و بیوجدان است که میتوان کالا را به او سپرد؟
باشد ای کرده رو به راه طلب
نیم عمر تو روز و نیمی شب
هوش مصنوعی: ای کسیکه به جستجوی حق رفتهای، نیمی از عمر تو در روز و نیمی دیگر در شب سپری میشود.
شب تو چون همه گذشت به خواب
عر تو نیمه شد به وقت حساب
هوش مصنوعی: شب تو نیز مانند دیگر شبها به پایان رسید و در میانه خواب تو، زمان محاسبه و سنجش فرا رسید.
بر تو خواهی دراز گردد روز
چیزی از شب بدزد و بر وی دوز
هوش مصنوعی: اگر بخواهی روزها برایت طولانیتر شوند، چیزی از شب را بدزد و به روز اضافه کن.
فی المثل گر شود ز عمر تو کم
روزی افتی میان غصه و غم
هوش مصنوعی: اگر روزی عمر تو کوتاه شود، ممکن است در میانهی زندگی با اندوه و ناراحتی روبرو شوی.
صد شب از عمر خویش کم کردی
غم آن از غرور کم خوردی
هوش مصنوعی: شما در زندگیتان صد شب را به خاطر غم و ناراحتی خود از دست دادهاید، اما به خاطر غرور و خودبزرگبینیتان، کمتر به این موضوع توجه کردهاید.
قصد شبگیر کن که بی شبگیر
نیست این راه انقطاع پذیر
هوش مصنوعی: به هنگام صبح زود تلاش کن، زیرا بدون نور صبح نمیتوان این مسیر را که به جدایی منتهی میشود، پیمود.
شبروان را ز ره بریدن شب
گرچه باشد هزار گونه تعب
هوش مصنوعی: شبروها اگرچه در مسیر شب میتوانند با انواع مشکلات و چالشها مواجه شوند، اما از ادامه راه دلسرد نمیشوند.
چون به منزل شتر بخوابانند
آن زمان مدح شبروی خوانند
هوش مصنوعی: زمانی که شتر را در محل استراحتش بخوابانند، آن وقت ستایش از شب به میان میآید.
انما السائرون کل رواح
یحمدون السری لدی الاصباح
هوش مصنوعی: تنها مسافران، همه در حال حرکت هستند و صبح زود به شتاب و شادمانی یاد میکنند.