بخش ۱۱۱ - سؤال و جواب راهب
راهبی راه بی غبار گرفت
دامن کوه و کنج غار گرفت
نگشادش گره ز هیچ گروه
از قناعت نهاد پشت به کوه
مرد را کوه خوش هم آوازیست
پر دل و بردبار همرازیست
تیغ تیزش اگر نهند به سر
ننهد پا ز جای خویش بدر
نقد کان بسته بر کمر دایم
در مقام کرم بود قایم
همچو اوتاد بس قوی حال است
روز و شب مستقر ابدال است
حق تعالی که کرد خلق جبال
پی اظهار کبریا و جلال
قال فیها هدی و ارشادا
و جعلنا الجبال اوتادا
راهب القصه به کوه فشرد
نقد اوقات خود به کوه سپرد
ننهادی ز کوه بیرون پای
بلکه بودی چو کوه پا بر جای
روزی از صوب شهر عرصه دشت
راز جویی به سوی کوه گذشت
گفت کای کان حلم و کوه شکوه
چند باشی چو کان نهان در کوه
قدم از کان خویش بیرون نه
گوهر خویش را رواجی ده
تا گهر جای کرده در کان است
قیمت او ز خلق پنهان است
چون ز کان جلوه گر شود به دکان
قیمت او شود به شهر عیان
گفت دارم کشیده تنگ به بر
سگکی خویش از پلنگ بتر
نا معلم سگی که روز شکار
کند از بهر خویش ورزشکار
می کند پوست از وفاکیشان
می درد پوستین درویشان
کرده ام بند در بن غارش
تا رهد عالمی ز آزارش
خورد این سگ به کوه زخم پلنگ
به که آرد به زخم خلق آهنگ
نیست اندر اصول دینداری
هیچ بدتر ز مردم آزاری
باشد آزار خلق غم فرسود
خار و خاشاک کشتزار وجود
پاک شو پاک کین خس و خاشاک
ندمد جز ز طینت ناپاک
گفت با سگ کسی که ای ز جهان
گشته قانع به یک دو لقمه نان
خیر و شر جهان شناخته ای
با بد و نیک خلق ساخته ای
به چه خصلت حرامزاده تو را
می شود از حلالزاده جدا
گفت چون در رهیم پیش آید
بی سبب دست جور بگشاید
از چپ و راست چوب و سنگ کند
گه به چوبم گهی به سنگ زند
ای که همت به سوی آن داری
که شوی شهره در نکوکاری
غیر ازینت مباد اندیشه
که کم آزاریت شود پیشه
نه کم آزاریی بدان آیین
که به بی غیرتی کشد در دین
حکم خلاق را نهی یک سوی
به رضای خلایق آری روی
شوی اندر جریده اشرار
بنده راضی کند خدا آزار
بل کم آزاریی طبیعت کوب
به خرد نیک و در شریعت خوب
اگر آزار ور کم آزاریست
چون به وفق شریعت باریست
برساند به گنج امیدت
برهاند ز رنج جاویدت
ور نباشد به وفق شرع خدای
باشد انده فزای و محنت زای
اندهی موجب هزار ندم
محنتی مثمر هزار الم
بخش ۱۱۰ - طبقه ثانی آنکه نیت ایشان اجتناب از آنست که شر ایشان متعدی به غیر شود و هذا ارفع من الاول فان فی الاول سوء الظن بالناس و فی الثانی سؤ الظن بنفسه و سؤ الظن بنفسک اولی لأنک بنفسک اعرف: وان دگر رخت و بار برده به غاربخش ۱۱۲ - در مذمت آنان که بنای مذهب خود بر کم آزاری نهاده اند و در ورطه اباحت و الحاد افتاده: هر که درویش ازو بود بیزار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
راهبی راه بی غبار گرفت
دامن کوه و کنج غار گرفت
هوش مصنوعی: یک راهب مسیر بدون غباری را انتخاب کرد و دامن خود را به سمت کوه و گوشهای از غار برد.
نگشادش گره ز هیچ گروه
از قناعت نهاد پشت به کوه
هوش مصنوعی: او از هیچ جمعیتی کمک نگرفت و با قناعت خود، به سختی ایستادگی کرد.
مرد را کوه خوش هم آوازیست
پر دل و بردبار همرازیست
هوش مصنوعی: مردی که دلی بزرگ و صبر دارد، مانند کوهی است که همواره برای دیگران همراه و همدل است.
تیغ تیزش اگر نهند به سر
ننهد پا ز جای خویش بدر
هوش مصنوعی: اگر تیغ تیز را بر سرش بگذارند، او از جایش تکان نمیخورد و جای خود را ترک نمیکند.
نقد کان بسته بر کمر دایم
در مقام کرم بود قایم
هوش مصنوعی: انتقاد و ارزشیابی که همیشه به گردن دانایی و بزرگی قرار دارد، همچنان در مقام بزرگواری و کرامت باقی میماند.
همچو اوتاد بس قوی حال است
روز و شب مستقر ابدال است
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی از قدرت و ثبات میپردازد. گویا شخصیتی مانند اوتاد، که به معنای ستونها یا پایههاست، در هر دو زمان روز و شب پایدار و قوی است. همچنین، به مفهوم ابدال اشاره دارد که به افرادی با ویژگیهای خاص و معنوی اشاره میکند که در زندگی همیشه مستقر و ثابت هستند. به طور کلی، این بیت بر استقامت و قوی بودن در شرایط مختلف تأکید دارد.
حق تعالی که کرد خلق جبال
پی اظهار کبریا و جلال
هوش مصنوعی: خداوندی که کوهها را آفرید، این کار را برای نشان دادن عظمت و grandeur خود انجام داد.
قال فیها هدی و ارشادا
و جعلنا الجبال اوتادا
هوش مصنوعی: در آنجا نشانههایی از هدایت و راهنمایی وجود دارد و ما کوهها را مانند میخهایی قرار دادهایم.
راهب القصه به کوه فشرد
نقد اوقات خود به کوه سپرد
هوش مصنوعی: آن راهبی که داستانی را در دل دارد، زمانهای خود را به کوه سپرد و به آنجا پناه برد.
ننهادی ز کوه بیرون پای
بلکه بودی چو کوه پا بر جای
هوش مصنوعی: تو پای خود را از عزم و اراده محکم به زمین نگهداشتی، مثل کوه که استوار و ثابت میماند.
روزی از صوب شهر عرصه دشت
راز جویی به سوی کوه گذشت
هوش مصنوعی: روزی کسی از طرف شهر به دشت رفت تا راز و رمزی را کشف کند و به سوی کوه حرکت کرد.
گفت کای کان حلم و کوه شکوه
چند باشی چو کان نهان در کوه
هوش مصنوعی: بگویید ای آرامش و بزرگی، چرا همچنان در سکوت و پنهانی مانند کوهی به سر میبری؟
قدم از کان خویش بیرون نه
گوهر خویش را رواجی ده
هوش مصنوعی: از حیطهی خود بیرون نرو و به استعداد و ذاتی که داری، توجه کن و آن را پرورش بده.
تا گهر جای کرده در کان است
قیمت او ز خلق پنهان است
هوش مصنوعی: زیرا که گوهر در دل معدن قرار دارد، ارزش آن از نگاه مردم پنهان است.
چون ز کان جلوه گر شود به دکان
قیمت او شود به شهر عیان
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی از یک مکان ظاهر شود و به بازار بیاید، ارزش آن در شهر آشکار میشود.
گفت دارم کشیده تنگ به بر
سگکی خویش از پلنگ بتر
هوش مصنوعی: من به خاطر دوستیام با یک فرد خاص، از خطرات و تهدیدات ناشی از دشمنان خود بر حذر هستم.
نا معلم سگی که روز شکار
کند از بهر خویش ورزشکار
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی که به دنبال منافع شخصی خود است، به دیگران توجهی ندارد و فقط به فکر بهرهبرداری از موقعیتها برای خود میباشد. در حقیقت، او به عنوان یک شکارچی، به فعالیتهایی میپردازد که تنها به نفع خودش است و نه بر اساس اصول یا اخلاقیات صحیح.
می کند پوست از وفاکیشان
می درد پوستین درویشان
هوش مصنوعی: وفای آنها را میکند پوست، درویشان هم پوستینشان را میدرند.
کرده ام بند در بن غارش
تا رهد عالمی ز آزارش
هوش مصنوعی: من تلاش کردهام در درون غار تو، زنجیری به وجود بیاورم تا جهانی از آسیبها و دردهای تو رهایی یابد.
خورد این سگ به کوه زخم پلنگ
به که آرد به زخم خلق آهنگ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که درد و زخمهای بزرگتر و شدیدتر نسبت به مشکلات و زخمهای جزئی بهتر و دلپذیرتر است. یعنی وقتی با موقعیت یا چالشی بزرگ مواجه میشویم، ممکن است به آن راحتتر عادت کنیم و به آن پاسخ مناسبی بدهیم تا با زخمهای کماهمیت. در واقع، این بیت نشان میدهد که در جواب دادن به دردهای بزرگ، ممکن است به نوای دلچسبتری دست پیدا کنیم.
نیست اندر اصول دینداری
هیچ بدتر ز مردم آزاری
هوش مصنوعی: در اصول دینداری، هیچ چیزی بدتر از آزار دادن مردم نیست.
باشد آزار خلق غم فرسود
خار و خاشاک کشتزار وجود
هوش مصنوعی: آزار مردم باعث ایجاد غم و اندوه در دل میشود، مانند خاری که به کشتزار وجود آسیب میزند.
پاک شو پاک کین خس و خاشاک
ندمد جز ز طینت ناپاک
هوش مصنوعی: برای پاک شدن، باید از هر گونه آلودگی و ناپاکی دوری کرد، زیرا فقط از دلهای ناپاک، فساد و زشتی برمیخیزد.
گفت با سگ کسی که ای ز جهان
گشته قانع به یک دو لقمه نان
هوش مصنوعی: کسی که به زندگی ساده و کمخرج قانع است، مثل سگی است که در دنیا به دنبال چیزهای بزرگ نیست و تنها به کمی نان راضی است.
خیر و شر جهان شناخته ای
با بد و نیک خلق ساخته ای
هوش مصنوعی: خوبی و بد دنیا را شناختهای و با خصوصیات خوب و بد انسانها آشنا شدهای.
به چه خصلت حرامزاده تو را
می شود از حلالزاده جدا
هوش مصنوعی: چه ویژگی باعث میشود که تو را از انسانهای خوب و صالح جدا سازد؟
گفت چون در رهیم پیش آید
بی سبب دست جور بگشاید
هوش مصنوعی: وقتی در راه هستیم، ممکن است مشکلات و موانع بدون هیچ دلیلی سر راه ما قرار گیرند.
از چپ و راست چوب و سنگ کند
گه به چوبم گهی به سنگ زند
هوش مصنوعی: از دو سمت چوب و سنگ به من آسیب میزنند؛ گاهی با چوب و گاهی با سنگ به من حمله میکنند.
ای که همت به سوی آن داری
که شوی شهره در نکوکاری
هوش مصنوعی: ای کسی که آرزو داری در نیکوکاری مشهور شوی، باید تلاش کنی و همت خود را به سوی این هدف معطوف کنی.
غیر ازینت مباد اندیشه
که کم آزاریت شود پیشه
هوش مصنوعی: جز این فکری نداشته باش که به تو آزار برساند.
نه کم آزاریی بدان آیین
که به بی غیرتی کشد در دین
هوش مصنوعی: کسی که در دین خود غیرت ندارد و به سادگی آزردهخاطر میشود، به نوعی آزار و رنجی نخواهد رساند.
حکم خلاق را نهی یک سوی
به رضای خلایق آری روی
هوش مصنوعی: خداوند خالق، برای تأمین رضایت انسانها، گاهی تصمیماتی را اتخاذ میکند که به نظر میرسد با میل و خواستههای مردم در تضاد باشد.
شوی اندر جریده اشرار
بنده راضی کند خدا آزار
هوش مصنوعی: اگر در میان مردم بدکار قرار بگیری، باید از این شرایط ناراحت نشوی، زیرا خداوند تو را در این موقعیت آزمایش میکند و تو را راضی نگه میدارد.
بل کم آزاریی طبیعت کوب
به خرد نیک و در شریعت خوب
هوش مصنوعی: آسیب طبیعت بسیار کم است وقتی که خرد و اندیشه نیکو وجود داشته باشد و در اخلاق نیز رفتار خوب رعایت شود.
اگر آزار ور کم آزاریست
چون به وفق شریعت باریست
هوش مصنوعی: اگر کسی آزار میدهد یا کمآزار است، این رفتار به خاطر تطابق با قوانین الهی و شریعت است.
برساند به گنج امیدت
برهاند ز رنج جاویدت
هوش مصنوعی: امیدت تو را به هدفهای ارزشمند میرساند و از درد و رنجهای همیشگی نجاتت میدهد.
ور نباشد به وفق شرع خدای
باشد انده فزای و محنت زای
هوش مصنوعی: اگر چیزی مطابق با قوانین خدا نباشد، سبب اندوه و مشکلات فراوان خواهد شد.
اندهی موجب هزار ندم
محنتی مثمر هزار الم
هوش مصنوعی: توجه و دقت در کارها باعث میشود که از مشکلات و سختیهای بیشتری جلوگیری کنیم. اگر به زحمتهایی که میکشیم فکر کنیم، به نتایج مثبت و مفیدتری خواهیم رسید.