گنجور

شمارهٔ ۵۱

افسوس که شد جوانی و چیز نماند
وان قوت رای و عقل و تمییز نماند
آهی زدمی ز درد گه گاه و کنون
غم راه نفس ببست و آن نیز نماند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

افسوس که شد جوانی و چیز نماند
وان قوت رای و عقل و تمییز نماند
هوش مصنوعی: متاسفانه سال‌های جوانی سپری شده و از آن چیزی باقی نمانده است. نه آن قوت فکر، نه عقل و نه توانایی تشخیص چیزی وجود ندارد.
آهی زدمی ز درد گه گاه و کنون
غم راه نفس ببست و آن نیز نماند
هوش مصنوعی: گاهی اوقات از شدت درد آه می‌زنم، اما اکنون غمم باعث شده که نتوانم نفس بکشم و حتی آن هم از بین رفته است.