گنجور

شمارهٔ ۵۰ - صائم الدهر

صائم الدهر اسبکی دارم
که بده روز روزه نگشاید
روز چون یوز خسته میخسبد
شب چو سگ پاس درهمی پاید
در رکوعست سال و مه لیکن
گه گهی در سجود افزاید
پاره کاه آرزو کردست
مدتی رفت و بر نمی آید
روز عیدست و هر کسی لابد
بطعامی دهان بیالاید
گر تفضل کند خداوندم
پاره کاه و جوش فرماید
ورنه رخصت دهد که اندر شرع
روزه عید داشتن شاید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صائم الدهر اسبکی دارم
که بده روز روزه نگشاید
هوش مصنوعی: من روزه‌دار همیشگی دارم که در روزهای روزه، به هیچ‌وجه افطار نمی‌کند.
روز چون یوز خسته میخسبد
شب چو سگ پاس درهمی پاید
هوش مصنوعی: روزها مانند یوزی خسته می‌خوابند و شب‌ها مانند سگی چابک و هوشیار به مراقبت و نگهبانی می‌پردازند.
در رکوعست سال و مه لیکن
گه گهی در سجود افزاید
هوش مصنوعی: سال و ماه به حال رکوع و تسلیم هستند، اما گاه‌گاهی افزایش سجود و عبادت را تجربه می‌کنند.
پاره کاه آرزو کردست
مدتی رفت و بر نمی آید
هوش مصنوعی: یک تکه کاه آرزویی کرده و مدتی را به دنبال آن رفته، اما نتیجه‌ای نمی‌بیند و از آن دست نمی‌یابد.
روز عیدست و هر کسی لابد
بطعامی دهان بیالاید
هوش مصنوعی: روز عید است و همه به طور حتم به مهمانی و خوردن غذا مشغول خواهند بود.
گر تفضل کند خداوندم
پاره کاه و جوش فرماید
هوش مصنوعی: اگر خداوند به من لطف کند، حتی کوچک‌ترین چیزها نیز جنب و جوش خواهند گرفت.
ورنه رخصت دهد که اندر شرع
روزه عید داشتن شاید
هوش مصنوعی: اگر اجازه بدهند که در دین، روزه عید گرفتن ممکن باشد، شاید.