گنجور

شمارهٔ ۴ - شکایت از دوری

هست سوگندم بنام آنکه هست
پیش علمش ذره همچون آفتاب
وانکه بی الهام ارشادش خرد
باز نشناسد خطا را از صواب
کز فراق حضرتت من بنده را
نیست پروای خور و امکان خواب
بی رکاب اشرفت هستم چنانک
ماهیی بر خشک یا شکر در آب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هست سوگندم بنام آنکه هست
پیش علمش ذره همچون آفتاب
هوش مصنوعی: من به نام کسی که علمش بی‌نهایت است، سوگند می‌خورم که در برابر دانش او، حتی کوچک‌ترین ذره‌ای مانند خورشید است.
وانکه بی الهام ارشادش خرد
باز نشناسد خطا را از صواب
هوش مصنوعی: کسی که بدون الهام و هدایت الهی باشد، عقلش نمی‌تواند خطا را از درست تشخیص دهد.
کز فراق حضرتت من بنده را
نیست پروای خور و امکان خواب
هوش مصنوعی: به خاطر دوری تو، من دیگر به خوراک و خواب اهمیت نمی‌دهم.
بی رکاب اشرفت هستم چنانک
ماهیی بر خشک یا شکر در آب
هوش مصنوعی: من بی‌سوار هستم، مانند ماهی‌ای که بر روی خشکی بیفتد یا مانند شکر که در آب حل می‌شود.