گنجور

شمارهٔ ۸۰

جز غم او مرا که شاد کند
جز فراقش مرا که یاد کند
فرد ماندیم از وی و هجر همی
زخم بر مهره گشاد کند
نرگس مست او ببو العجبی
جادوانرا باوستاد کند
غارت دل بزلف فرماید
غمزه را پس امیر داد کند
یارب آن سنگدل مرا هرگز
جز بدشنام هیچ یاد کند؟
تکیه بر وعده های او کردم
که شبانگاه و بامداد کند
جز من و زلف او کسی بجهان
تکیه هرگز بر آب و باد کند؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز غم او مرا که شاد کند
جز فراقش مرا که یاد کند
هوش مصنوعی: جز غم او هیچ چیز دیگری نمی‌تواند مرا شاد کند و هیچ‌کس جز خود او مرا یاد نمی‌کند.
فرد ماندیم از وی و هجر همی
زخم بر مهره گشاد کند
هوش مصنوعی: ما به تنهایی از او مانده‌ایم و جدایی‌اش زخم عمیقی بر دل ما زده است.
نرگس مست او ببو العجبی
جادوانرا باوستاد کند
هوش مصنوعی: عطر نرگس او به قدری دلرباست که جادوگران را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.
غارت دل بزلف فرماید
غمزه را پس امیر داد کند
هوش مصنوعی: دل را به زلف زیبا و دلربا می‌زند و با ناز و غمزه‌اش آن را تسخیر می‌کند، سپس فرمانروایی به او داده می‌شود.
یارب آن سنگدل مرا هرگز
جز بدشنام هیچ یاد کند؟
هوش مصنوعی: ای خدای من، چرا آن محبوب سنگدل من هیچ زمانی جز با بد و نفرین به یادم نمی‌آورد؟
تکیه بر وعده های او کردم
که شبانگاه و بامداد کند
هوش مصنوعی: بر روی قول‌های او حساب باز کرده‌ام که در شب و صبح به من کمک کند.
جز من و زلف او کسی بجهان
تکیه هرگز بر آب و باد کند؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در این دنیا جز من و آن زلف، نمی‌تواند بر چیزهای ناپایدار چون آب و باد تکیه کند؟