گنجور

شمارهٔ ۷

بخوبی هیچکس چون یار ما نیست
ولیکن در دلش بوی وفا نیست
چه سود ار تنک شکر شد دهانش
که یک شکر ازان روزی ما نیست
نخواهم بست دل در وصلت ایماه
که وصل تو متاع هر گدا نیست
ز من بیگانه گشتستی و کوئی
که جز تو در جهانم آشنا نیست
تو خود دانی و من دانم ولیکن
که یارد گفت چونین هست یا نیست
بعشقت هم نیارم کرد دعوی
که زرخواهی و آن معنی مرا نیست
جفا کن تا توانی کرد زیراک
وفا در مذهب خوبان روانیست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بخوبی هیچکس چون یار ما نیست
ولیکن در دلش بوی وفا نیست
هوش مصنوعی: هیچکس به خوبی یار ما نیست، اما در دل او بویی از وفا و صداقت وجود ندارد.
چه سود ار تنک شکر شد دهانش
که یک شکر ازان روزی ما نیست
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد اگر دهانش پر از شکر شود، در حالی که هیچ شکر و لذتی برای ما از آن روز نیست؟
نخواهم بست دل در وصلت ایماه
که وصل تو متاع هر گدا نیست
هوش مصنوعی: من هرگز دل خود را به پیوند با تو نمی‌زنم، زیرا اینکه با تو به وصال برسم، ارزشی بیشتر از آنچه که یک گدا دارد، ندارد.
ز من بیگانه گشتستی و کوئی
که جز تو در جهانم آشنا نیست
هوش مصنوعی: تو از من فاصله گرفته‌ای و هیچ‌کس جز تو در این دنیا برای من آشنا نیست.
تو خود دانی و من دانم ولیکن
که یارد گفت چونین هست یا نیست
هوش مصنوعی: تو خودت میدانی و من هم می‌دانم، اما چه کسی می‌تواند بگوید که آیا این طور است یا نیست؟
بعشقت هم نیارم کرد دعوی
که زرخواهی و آن معنی مرا نیست
هوش مصنوعی: من به عشق تو آنقدر بی‌تفاوت هستم که حتی برای ادعای عشق تو گذشت نمی‌کنم، چرا که خواسته‌ات را نمی‌دانم و آن معنا برای من اهمیت ندارد.
جفا کن تا توانی کرد زیراک
وفا در مذهب خوبان روانیست
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که تا جایی که می‌توانی با دیگران بد رفتاری کن، زیرا در واقع وفاداری و احترام در زندگی خوبان جریان دارد.