شمارهٔ ۳۶ - در مدح رکن الدین صاعد و توصیف قلم
ای سعد فلک ترا مساعد
اعدای ترا فلکه معاند
ای آنکه طراز دوش گردون
رکن الدین بوالعلاست صاعد
فهرست معالی و معانی
مجموع فضائل و محامد
راسخ بتو عقل را قوایم
محکم بتو شرع را قواعد
ذات تو منزه از معایب
طبع تو مسلم از مکاید
اخلاق تو نزهت خلایق
عادات تو نسخت عواید
افراشته بهر منصب تو
برذروه نه فلک وساید
زانو زده عقل پیش رایت
واندوخته زو بسی فواید
پیدا شده لشگر طمع را
در صحن جبین تو مصاید
درعهد تو با شمول عدلت
آواز تظلم از اوابد
بردعوی عصمت جنابت
صد گونه دلایل و شواهد
در حق تو از طریق انصاف
گویند مخالف و مساعد
عیسی است زعهد مهد حاکم
یحیی است زبدو کار زاهد
از نعمت تست و منت تو
در گردن آسمان قلاید
تو نایب مصطفائی و هست
برحب تو مشتمل عقاید
ناخواسته جود تو ببخشد
زان نیست براو سؤال وارد
کلک تو چه لعبتی است یارب
پران چو بسر دونده قاصد
از روم و شاقکی است چابک
کولشگرزنگ راست قائد
ماننده راهبیست رخ زرد
در پیش انامل تو ساجد
زنار بریده و گزیده
ترتیب منابر و مساجد
بر تخته عاج و صفحه سیم
رقاص کنیزکی است شاهد
در رقص زگردن معانی
بگسسته قلاید فراید
آبستن صد هزار خاتون
ابکار کواعب نواهد
او شیر ززنگیان مکیدست
چون زایداز و چنین خراید؟
زوبازوی دین قویست تاهست
زانگشت توأش سوار ساعد
ای رحمت محض در مضایق
وی عدت خلق در شداید
از حصر خصایل شریفت
عاجز گردد بنان عاقد
عدل تو برد بحسن تدبیر
از طبع ستم خیال فاسد
ازتست رواج فضل ورنی
بازار علوم بود کاسد
هر روز قوی ترست جاهت
تاکور شود دو چشم حاسد
هرچ از هنر ست جمله داری
اکنون تو و جاه و عمر خالد
مفزای برین هنر که نقص است
انگشت ششم چو گشت زاید
گفتیم بدولت تو مدحی
کان زیبد زینت قصاید
مدحی که کرام کاتبینش
از فخر نهند در جراید
باآصف طبع من درین مدح
عفریت سخن نگشت مارد
مستأنس گشت گاه مدحت
با طبع معانی شوارد
بر پاکی این سخن همانا
انکار نکرد هیچ ناقد
سحر ست سخن بدین لطافت
با قافیه گران بارد
عیبی دارد که خانه زادست
نادیده مهامه و فدافد
تا واحد از عدد نگیرند
تا اصل عدد نهند واحد
نعل سم مرکب تو بادا
در اوج مدارج و مصاعد
بی نایب تو مباد در شرع
افراشته کوشه مساند
تازه بتو ذکر معن وحاتم
زنده بتو نام جد و والد
شمارهٔ ۳۵ - در مدح پادشاه ارسلان بن طغرل: نگار من زبر من همی چنان بجهدشمارهٔ ۳۷ - در مدح خواجه صدرالدین: بودم نشسته دوش که ناگه خبر رسید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سعد فلک ترا مساعد
اعدای ترا فلکه معاند
هوش مصنوعی: ای سعد، آسمان به تو یاری میکند و دشمنانت در کمین تو هستند.
ای آنکه طراز دوش گردون
رکن الدین بوالعلاست صاعد
هوش مصنوعی: ای کسی که بر دوش آسمان، پایهگذار دین رفیع بوالعلا هستی و به اوج میرسی.
فهرست معالی و معانی
مجموع فضائل و محامد
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به لیست یا مجموعهای از ویژگیها و صفات مثبت و شایسته که بیانگر فضائل و خوبیهای فرد یا موضوعی خاص است.
راسخ بتو عقل را قوایم
محکم بتو شرع را قواعد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عقل انسان به نوعی به اصول و قواعدی محکم و استوار میرسد و همچنین شرع نیز دارای قوانین مشخص و بنیادینی است. در واقع، هر دو جنبه عقل و قوانین دینی دارای استحکام و ثبات هستند.
ذات تو منزه از معایب
طبع تو مسلم از مکاید
هوش مصنوعی: وجود تو از هر عیب و نقصی پاک است و نیکوییهای تو از ترفندها و فریبها به دور است.
اخلاق تو نزهت خلایق
عادات تو نسخت عواید
هوش مصنوعی: اخلاق تو درخت هفت رنگی است که مردم را به سوی خود جذب میکند و عادات تو همچون الگوهایی هستند که دیگران از آنها بهره میبرند.
افراشته بهر منصب تو
برذروه نه فلک وساید
هوش مصنوعی: تو برای رسیدن به مقام و جایگاه خود باید از موانع و سختیها عبور کنی، نه اینکه به آسمان تکیه کنی و انتظار داشته باشی که به خودی خود به آنچه میخواهی برسی.
زانو زده عقل پیش رایت
واندوخته زو بسی فواید
هوش مصنوعی: عقل در مقابل تو سر فرود آورده و از تو بسیار چیزها آموخته است.
پیدا شده لشگر طمع را
در صحن جبین تو مصاید
هوش مصنوعی: لشکر طمع در پیشانی تو آشکار شده است.
درعهد تو با شمول عدلت
آواز تظلم از اوابد
هوش مصنوعی: در دوران تو که عدالت همهگیر شده، صدای شکایت و ظلم از بین رفته است.
بردعوی عصمت جنابت
صد گونه دلایل و شواهد
هوش مصنوعی: در دفاع از پاکی و بیگناهی، شاهدها و نشانههای زیادی وجود دارد.
در حق تو از طریق انصاف
گویند مخالف و مساعد
هوش مصنوعی: در مورد تو از دیدگاه انصاف صحبت میشود، چه طرفداران و چه مخالفان.
عیسی است زعهد مهد حاکم
یحیی است زبدو کار زاهد
هوش مصنوعی: در این بیت به شخصیتهای مذهبی اشاره شده است. عیسی به عنوان یک پیامبر مهم در تاریخ و حاکم یحیی به عنوان شخصیتی آسمانی و معلمی برای زاهدان و عارفان توصیف شدهاند. به طور کلی، به نقشهای معنوی و هدایتگر این افراد اشاره میشود که در زمانه خود، الهامبخش مردم بودهاند و به آنها در مسیر زندگی کمک کردهاند.
از نعمت تست و منت تو
در گردن آسمان قلاید
هوش مصنوعی: نعمت و رحمت تو باعث میشود آسمان در مقابل تو سر تعظیم فرود آورد.
تو نایب مصطفائی و هست
برحب تو مشتمل عقاید
هوش مصنوعی: تو جانشین پیامبری و به معنای تو باورها و اعتقادات زیادی جمع شده است.
ناخواسته جود تو ببخشد
زان نیست براو سؤال وارد
هوش مصنوعی: اگر کسی به طور ناخواسته از بخشش تو بهرهمند شود، این نشاندهنده آن نیست که سؤالی دربارهاش مطرح شده است.
کلک تو چه لعبتی است یارب
پران چو بسر دونده قاصد
هوش مصنوعی: زیبایی و魅بت تو چه چیزی است، ای خداوند، که مانند پرندهای سبک و چابک به سمت هدف میرسد.
از روم و شاقکی است چابک
کولشگرزنگ راست قائد
هوش مصنوعی: این عبارت به توصیف یک شخصیت یا گروهی شجاع و چابک اشاره دارد که در میدان جنگ با قدرت و توانایی خود در حال فعالیت هستند. به نظر میرسد که این افراد از مناطقی چون روم و شاق به جامعه آمدهاند و در نقش یک فرمانده یا رهبری نظامی در حال خدمت هستند.
ماننده راهبیست رخ زرد
در پیش انامل تو ساجد
هوش مصنوعی: چهرهای زرد و مانند یک راهب دارد که در مقابل دستهای تو به خاک میافتد و سجده میکند.
زنار بریده و گزیده
ترتیب منابر و مساجد
هوش مصنوعی: زناری که پاره شده و انتخاب شده است، باعث به وجود آمدن نظم و ترتیب در برگزاری مراسمها و ساختن جاهای عبادت میشود.
بر تخته عاج و صفحه سیم
رقاص کنیزکی است شاهد
هوش مصنوعی: بر روی تختهای از عاج و صفحهای از نقره، دختر رقصندهای وجود دارد که زیباییاش را به نمایش میگذارد.
در رقص زگردن معانی
بگسسته قلاید فراید
هوش مصنوعی: در رقص و چرخش معانی، گرهها و پیچیدگیها به راحتی باز میشوند و زیباییهای تازهای پدیدار میگردد.
آبستن صد هزار خاتون
ابکار کواعب نواهد
هوش مصنوعی: در انتظار زایش تعداد زیادی دختر زیبا و باکره است.
او شیر ززنگیان مکیدست
چون زایداز و چنین خراید؟
هوش مصنوعی: او مانند شیری از زنگیان میمکد، پس چگونه میتواند از او زاده شود و چنین خریده شود؟
زوبازوی دین قویست تاهست
زانگشت توأش سوار ساعد
هوش مصنوعی: توان دین به قدری قوی است که حتی یک اشاره کوچک از تو میتواند آن را به حرکت درآورد و به کار بیندازد.
ای رحمت محض در مضایق
وی عدت خلق در شداید
هوش مصنوعی: ای رحمت مطلق، در زمانی که مردم با مشکلات و تنگناها مواجه هستند، تو همیشه در کنار آنها و یاریگرشان هستی.
از حصر خصایل شریفت
عاجز گردد بنان عاقد
هوش مصنوعی: از توانایی قلم در توصیف ویژگیهای نیکوی تو فراتر میرود.
عدل تو برد بحسن تدبیر
از طبع ستم خیال فاسد
هوش مصنوعی: عدالت تو باعث شد که با درایت و نیکاندیشی، ذات ستمگرانهٔ خیال فاسد از بین برود.
ازتست رواج فضل ورنی
بازار علوم بود کاسد
هوش مصنوعی: از توست که فضیلت رواج پیدا کرده و بازار علم و دانش کساد شده است.
هر روز قوی ترست جاهت
تاکور شود دو چشم حاسد
هوش مصنوعی: هر روز قدرت و اعتبار تو بیشتر میشود تا جایی که چشم بدخواهی به تو بیفتد.
هرچ از هنر ست جمله داری
اکنون تو و جاه و عمر خالد
هوش مصنوعی: هرچه از هنر و مهارت و توانایی داری، اکنون زمان آن است که به نمایش بگذاری و از زندگی پایدار و جاودانهای که میتوانی بسازی، بهره ببری.
مفزای برین هنر که نقص است
انگشت ششم چو گشت زاید
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که اگر هنری را زیاد کنیم، ممکن است دچار نقص یا اشکال شود؛ همانند اینکه اگر انگشت شستی به دست اضافه شود، به جای بهبود، ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید. در واقع، استفاده بیش از حد از هنر یا توانمندیها میتواند به نتیجه معکوس منجر شود.
گفتیم بدولت تو مدحی
کان زیبد زینت قصاید
هوش مصنوعی: ما گفتیم که برای تو، ستایشی بنویسیم که زینتی برای قصاید باشد.
مدحی که کرام کاتبینش
از فخر نهند در جراید
هوش مصنوعی: مدحی که نویسندگان با قابلیتهای برجسته، به خاطر آن به افتخار در روزنامهها میپردازند.
باآصف طبع من درین مدح
عفریت سخن نگشت مارد
هوش مصنوعی: با توجه به طبع حساس و خاص من، نتوانستم در وصف این موجود عجیب و غریب سخنی بیان کنم.
مستأنس گشت گاه مدحت
با طبع معانی شوارد
هوش مصنوعی: خواهش و دوستی با نیکوییهای کلام و زیباییهای معنا همراه شده است.
بر پاکی این سخن همانا
انکار نکرد هیچ ناقد
هوش مصنوعی: این سخن چنان پاک و واضح است که هیچ منتقدی نمیتواند آن را انکار کند.
سحر ست سخن بدین لطافت
با قافیه گران بارد
هوش مصنوعی: صبح زود، کلمات با این نرمی و زیبایی مانند بارانی سنگین و پرقافیه نازل میشوند.
عیبی دارد که خانه زادست
نادیده مهامه و فدافد
هوش مصنوعی: خانه زاد به حال خود رها شده و از زیباییهای اطراف بیخبر است، این موضوع عیبی به شمار میآید.
تا واحد از عدد نگیرند
تا اصل عدد نهند واحد
هوش مصنوعی: تا زمانی که از عدد واحدی نگیرند، نمیتوانند اصل عدد را به واحد تبدیل کنند.
نعل سم مرکب تو بادا
در اوج مدارج و مصاعد
هوش مصنوعی: تو باید مانند نعل اسب در عرش و در بلندیها قرار بگیری و به اوجهای بلند دست یابی.
بی نایب تو مباد در شرع
افراشته کوشه مساند
هوش مصنوعی: به دور از تو، هیچ چیزی در دین معتبر نخواهد بود و کسی نمیتواند در جایگاه تو قرار بگیرد.
تازه بتو ذکر معن وحاتم
زنده بتو نام جد و والد
هوش مصنوعی: تازه به تو یادآوری میکنم که حاتم بخیل نیست، بلکه شخصیتش به خاطر بزرگواری و مروت شناخته میشود و نام پدر و جد تو نیز در این مورد ذکر میشود.