گنجور

شمارهٔ ۲۲۱

چون سایه منم فتان و خیزان
وز سایه خویشتن گریزان
باریکم و دردناک و دلسوز
مانند چراغ صبح خیزان
در کنج خرابه ای به تنها
دل تنگ نشسته اشک ریزان
با اختر خویش در لجاجت
با طالع خویشتن ستیزان
گر خاک جلال را ببیزند
مدهوش شوند خاک بیزان
رمزی گفتم که شکل آن را
ادراک کنند ذهن تیزان

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون سایه منم فتان و خیزان
وز سایه خویشتن گریزان
هوش مصنوعی: من چون سایه‌ای زیبا و دلربا هستم که به آرامی حرکت می‌کنم، اما از سایه خودم فراری‌ام.
باریکم و دردناک و دلسوز
مانند چراغ صبح خیزان
هوش مصنوعی: من به شدت آسیب‌پذیر و حساس هستم، مانند نوری که در صبح زود و به آرامی می‌تابد و به دیگران آرامش می‌دهد.
در کنج خرابه ای به تنها
دل تنگ نشسته اشک ریزان
هوش مصنوعی: در یک گوشه خرابه‌ای، فردی به تنهایی نشسته و دلش گرفته و اشک می‌ریزد.
با اختر خویش در لجاجت
با طالع خویشتن ستیزان
هوش مصنوعی: با سرنوشت خود به جنگ نرو و در برابر قسمت خود سخت نایست.
گر خاک جلال را ببیزند
مدهوش شوند خاک بیزان
هوش مصنوعی: اگر که خاک جلال را بوی خوشی بدهند، افرادی که به آن زمین تعلق دارند و در آن زندگی می‌کنند، بی‌اختیار و مدهوش می‌شوند.
رمزی گفتم که شکل آن را
ادراک کنند ذهن تیزان
هوش مصنوعی: به گونه‌ای کلامی را مطرح کردم که فقط افراد با هوش و تیزبین بتوانند معنای واقعی آن را درک کنند.