گنجور

شمارهٔ ۴۸۱

دلی که در همه عالم بزرگواری کرد
ببین که عشق تو با او چه خرده کاری کرد
فدای روی تو کردست جان شیرین را
به جان تو که هم از روی دوستداری کرد
نگار لاله رخ سرو قد سیم اندام
ز خون دیده دو رخسار من نگاری کرد
دلم ببرد و تنم را به نار عشق بسوخت
ببین که با من دلسوخته چه خواری کرد
به داغ هجر تو ای نور دیده گردانی
که چشم بخت من خسته دل چه زاری کرد
چو نرگسم به غمت هست دیده بیدار
ولی بنفشه صفت بین چه سوگواری کرد
جهان به دولت وصلت ز جان شده خرسند
که یار با من بیچاره سازگاری کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلی که در همه عالم بزرگواری کرد
ببین که عشق تو با او چه خرده کاری کرد
هوش مصنوعی: دل‌هایی که در میان عالم به بزرگی و بزرگ‌منشی شناخته می‌شوند، حالا ببین چگونه عشق تو آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار داده و دگرگون کرده است.
فدای روی تو کردست جان شیرین را
به جان تو که هم از روی دوستداری کرد
هوش مصنوعی: محبت و عشق به تو باعث شده جان شیرین خود را فدای زیبایی تو کند، زیرا این فداکاری از روی عشق و دوستی است.
نگار لاله رخ سرو قد سیم اندام
ز خون دیده دو رخسار من نگاری کرد
هوش مصنوعی: دختر زیبای من با چهره‌ای مانند لاله و قامت بلندش، با قامت باریکش، زیبایی من را با چشمان خونینم به تصویر کشید.
دلم ببرد و تنم را به نار عشق بسوخت
ببین که با من دلسوخته چه خواری کرد
هوش مصنوعی: دل من را دزدید و جسمم را به آتش عشق سوزاند، نگاه کن که با من که دلم سوخته، چه بدی هایی کرد.
به داغ هجر تو ای نور دیده گردانی
که چشم بخت من خسته دل چه زاری کرد
هوش مصنوعی: به خاطر دوری تو، ای روشنی چشمم، من به شدت دلم شکسته و زاری می‌کنم. چشم بخت من از این جدایی به شدت رنج می‌کشد.
چو نرگسم به غمت هست دیده بیدار
ولی بنفشه صفت بین چه سوگواری کرد
هوش مصنوعی: چشمان من در غم تو بیدار و هوشیارند، اما همچون بنفشه‌ای که با زیبایی‌اش غمگین است، در حال سوگواریم.
جهان به دولت وصلت ز جان شده خرسند
که یار با من بیچاره سازگاری کرد
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر پیوندی که با یارم دارم، از وجودم خوشحال است، چون او با منِ بیچاره سازگاری کرده است.