شمارهٔ ۱۸۱
روی تو رایت قمر بشکست
لب چون قند تو شکر بشکست
ماه رویت چو بدر گشت تمام
روشنایی روی خَور بشکست
دُرّ دندان و حُقّه دهنت
در عدن قیمت گهر بشکست
تا خرامید سرو قامت تو
نارون نیک در نظر بشکست
صبر کردیم در غم تو به سر
شوقت ای دوست آنِ سر بشکست
گر درِ وصل بر رُخم بستی
هم خیالت رسید و در بشکست
گفته بود او که نشکنم پیمان
آن بت بی وفا دگر بشکست
همه بازار خوبرویان را
حسن روی تو سر به سر بشکست
رنگ و رخسار و آب دیدهٔ من
در جهان جمله سیم و زر بشکست
گفتمش زلف را بسی مشکن
چون دلم باز بیشتر بشکست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی تو رایت قمر بشکست
لب چون قند تو شکر بشکست
هوش مصنوعی: چهره تو مانند ماه روشن است و لبهایت که شبیه قند هستند، شیرینی را به یاد میآورد.
ماه رویت چو بدر گشت تمام
روشنایی روی خَور بشکست
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی تو مانند ماه کامل میشود، تمام روشنی قرآن به یکباره از بین میرود.
دُرّ دندان و حُقّه دهنت
در عدن قیمت گهر بشکست
هوش مصنوعی: دندان و دهانت مانند مروارید و جواهر هستند و در بهشت (عدن) ارزش و قیمت جواهرات را شکستند.
تا خرامید سرو قامت تو
نارون نیک در نظر بشکست
هوش مصنوعی: وقتی که تو با قامت زیبات حرکت کردی، زیبایی درخت نارون در نظرم شکسته شد.
صبر کردیم در غم تو به سر
شوقت ای دوست آنِ سر بشکست
هوش مصنوعی: در غم تو صبر کردیم و به عشق تو منتظر ماندیم، ای دوست، اما حالا دلمان به شدت شکسته است.
گر درِ وصل بر رُخم بستی
هم خیالت رسید و در بشکست
هوش مصنوعی: اگر در وصل به من توجه کردی، اما فکری از تو به ذهنم رسید و این فکر باعث شد که دلما را بشکند.
گفته بود او که نشکنم پیمان
آن بت بی وفا دگر بشکست
هوش مصنوعی: او گفته بود که پیمانم را با آن معشوق بیوفا نشکنم، اما او خود دوباره عهد را شکست.
همه بازار خوبرویان را
حسن روی تو سر به سر بشکست
هوش مصنوعی: تمام زیباییهای بازار خوبروها تحت تأثیر زیبایی تو قرار گرفت و همه آنها را نادیده گرفت.
رنگ و رخسار و آب دیدهٔ من
در جهان جمله سیم و زر بشکست
هوش مصنوعی: هرچیزی که در دنیا زیبا و قیمتی به نظر میرسد، در مقایسه با رنگ و چهره و نگاه من ناچیز و شکسته است.
گفتمش زلف را بسی مشکن
چون دلم باز بیشتر بشکست
هوش مصنوعی: به او گفتم که موهایت را اینقدر نکن، چون دل من از این بیشتر شکسته شده است.

جهان ملک خاتون