بخش ۴۰ - رسیدن ایرانیان و چینیان بهم
یکی روز ناگاه سالار چین
یکی تاختن کرد بر آتبین
ز بیرون بیشه بدو باز خورد
برآمد ز ناگه ده و دار و بَرد
فزون آمد از چینیان ده هزار
ز ایرانیان بود سیصد سوار
یکی رزم ناگاه پیوسته شد
تنی چند از ایران سپه خسته شد
چو دید آن چنان آتبین از سپاه
بُنه سوی بیشه گسی کرد شاه
بجوشید و برگستوان برفگند
چو باد اندر آمد به اسب سمند
خروشید کای نامداران جنگ
یک امروزتان کرد باید درنگ
که گر سستی آرید در کارزار
نیابید از این دشمنان زینهار
وگر پیش دشمن بدارید پای
نباید بریدن امید از خدای
کز اوی است پیروزی و دستگاه
به لشکر که را کرد باید نگاه؟
که ایشان گنهکار و بدگوهرند
به فرمان ضحاک جادو سرند
بسا لشکر گشن از اندک سپاه
گریزند ناگاه از رزمگاه
بگفت این وز باد، اسب سمند
بر آن لشکر دشمنان برفگند
اگر گرز زد، مرد را کرد پست
وگر تیغ زد، سر بیفگند و دست
بخش ۳۹ - پرورش کوش: ز بس لابه کاو کرد، دادش بدویبخش ۴۱ - جنگ کوش پیل دندان با چینیان: چو شاه آتبین را چنان دید کوش
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی روز ناگاه سالار چین
یکی تاختن کرد بر آتبین
هوش مصنوعی: روزی ناگهان فرمانده چین به آتشبیگان حملهور شد.
ز بیرون بیشه بدو باز خورد
برآمد ز ناگه ده و دار و بَرد
هوش مصنوعی: از کنار جنگل، ناگهان صداهایی به گوش رسید که نشاندهنده وقوع اتفاقی غیرمنتظره بود و محیط را پر از هیجان کرد.
فزون آمد از چینیان ده هزار
ز ایرانیان بود سیصد سوار
هوش مصنوعی: از چین ده هزار نفر به میدان آمدهاند، در حالی که از ایران فقط سیصد سوار وجود دارد.
یکی رزم ناگاه پیوسته شد
تنی چند از ایران سپه خسته شد
هوش مصنوعی: یک گروه از سربازان ایران به طور ناگهانی در میدانی از نبرد حضور پیدا کردند و خسته به نظر میرسیدند.
چو دید آن چنان آتبین از سپاه
بُنه سوی بیشه گسی کرد شاه
هوش مصنوعی: وقتی شاه آن آتش سوزان را از سپاه مشاهده کرد، به سمت جنگل دستور حرکت داد.
بجوشید و برگستوان برفگند
چو باد اندر آمد به اسب سمند
هوش مصنوعی: با ورود باد، برف بر روی کوهها و دشتها به حالت جوش و خروش درمیآید، بهگونهای که انگار برف در حال حرکت و تغییر شکل است.
خروشید کای نامداران جنگ
یک امروزتان کرد باید درنگ
هوش مصنوعی: ای پهلوانان! هماکنون زمان درنگ و تأمل شماست، زیرا جنگی بزرگ در پیش است.
که گر سستی آرید در کارزار
نیابید از این دشمنان زینهار
هوش مصنوعی: اگر در میدان نبرد سستی کنید، از این دشمنان به شما برنمیخیزد و باید از آنها مراقب باشید.
وگر پیش دشمن بدارید پای
نباید بریدن امید از خدای
هوش مصنوعی: اگر در برابر دشمن قرار بگیرید، نباید امیدتان را از خدا قطع کنید.
کز اوی است پیروزی و دستگاه
به لشکر که را کرد باید نگاه؟
هوش مصنوعی: پیروزی و قدرت در لشکر از او به دست میآید. پس باید به چه کسی توجه کرد؟
که ایشان گنهکار و بدگوهرند
به فرمان ضحاک جادو سرند
هوش مصنوعی: اینها افرادی گناهکار و بدذات هستند که تحت فرمان ضحاک جادوگری میباشد.
بسا لشکر گشن از اندک سپاه
گریزند ناگاه از رزمگاه
هوش مصنوعی: بسیاری از دشمنان ضعیف ممکن است به خاطر ناچیز بودن نیروی خود، ناگهان از میدان جنگ فرار کنند.
بگفت این وز باد، اسب سمند
بر آن لشکر دشمنان برفگند
هوش مصنوعی: گفت این باد، اسب سمند را به سمت لشکر دشمنان میبرد.
اگر گرز زد، مرد را کرد پست
وگر تیغ زد، سر بیفگند و دست
هوش مصنوعی: اگر کسی با گرز به مردی ضربه بزند، او را ذلیل و پست میکند و اگر با شمشیر به او حمله کند، سرش را میزند و دستش را قطع میکند.