بخش ۳۴۱ - گریختن کوش به خاوران
سراسیمه لشکر همی تاخت کوش
ز زخم منوچهر بی فرّ و هوش
ز گرز گران استخوان کوفته
دل و روزگارش بر آشوفته
دل اندیشهناک از منوچهر شاه
به درگاه خواند آن دلاور سپاه
سوی خاوران رفت و نیرنگ کرد
زمانی مدارا، گهی جنگ کرد
همه مهتران را به فرمانبری
برآورد و کوتاه شد داوری
چو آگاه شد قارن از کار او
سپه کرد و شد سوی پیگار او
به دشتی دو لشکر برابر شدند
سوی دستهٔ تیغ و خنجر شدند
چو رزم آزمودند یکچند گاه
شکن بود بر قارن رزمخواه
گریزان به روم آمد از دست کوش
نه با مرد زور و نه با اسب توش
وزآن پس ز شاهان با دسترس
چخیدن نیارست با کوش کس
نه قارن دگر شد سوی جنگ او
که سیر آمد از جنگ و نیرنگ او
بخش ۳۴۰ - دادن منشور روم و توران به قارن و شاپور و بازگشت منوچهر به ایران: چو از کین ایرج بپردخت شاهبخش ۳۴۲ - عاشق شدن کوش بر دختر خود و کشتن دختر، و خواندن مردم به بتپرستی: به آسانی ایدر سرش گشت مست
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سراسیمه لشکر همی تاخت کوش
ز زخم منوچهر بی فرّ و هوش
هوش مصنوعی: لشکر به شدت در حال حمله است، در حالی که منوچهر به خاطر زخمهایش ناتوان و بیهوش شده است.
ز گرز گران استخوان کوفته
دل و روزگارش بر آشوفته
هوش مصنوعی: از ضربات سنگین سر و بدنش آسیبدیده و حالی پریشان دارد.
دل اندیشهناک از منوچهر شاه
به درگاه خواند آن دلاور سپاه
هوش مصنوعی: دل اندیشه نگران از منوچهر شاه به درگاه آن دلاور سپاه را میخواند.
سوی خاوران رفت و نیرنگ کرد
زمانی مدارا، گهی جنگ کرد
هوش مصنوعی: به سمت شرق رفت و با دیگران تظاهر به سازگاری و آرامش کرد، اما در مواقعی نیز دست به جنگ و درگیری زد.
همه مهتران را به فرمانبری
برآورد و کوتاه شد داوری
هوش مصنوعی: همه بزرگان را به اطاعت فرمان آورد و قضاوت میان آنها کاهش یافت.
چو آگاه شد قارن از کار او
سپه کرد و شد سوی پیگار او
هوش مصنوعی: وقتی قارن از اقدامات او باخبر شد، به یاریاش شتافت و به سمت پیگار او حرکت کرد.
به دشتی دو لشکر برابر شدند
سوی دستهٔ تیغ و خنجر شدند
هوش مصنوعی: در یک دشتی، دو گروه نظامی در مقابل هم قرار گرفتند و به سوی هم با شمشیر و چاقو آماده شدند.
چو رزم آزمودند یکچند گاه
شکن بود بر قارن رزمخواه
هوش مصنوعی: وقتی که مدتی در میدان جنگ آزمایش کردند، در زمان سختی، شکستی بر سر فرمانده جنگ فرود آمد.
گریزان به روم آمد از دست کوش
نه با مرد زور و نه با اسب توش
هوش مصنوعی: از ترس به روم فرار کرد، نه به خاطر مردان قدرتمند و نه به دلیل اسبهای نیرومند.
وزآن پس ز شاهان با دسترس
چخیدن نیارست با کوش کس
هوش مصنوعی: پس از آن، هیچ کسی جرأت نکرد که با شاهان یا در برابر آنها به چالش بپردازد.
نه قارن دگر شد سوی جنگ او
که سیر آمد از جنگ و نیرنگ او
هوش مصنوعی: او دیگر به جنگ نمیرود، زیرا از نبرد و فریب خسته و سیر شده است.

ایرانشان