بخش ۳۳۹ - کشته شدن سلم
بدان سان دوان سوی لشکر شتافت
نشان یکی چوب کشتی بیافت
همه سوخته بود سالار نو
که بازار نو بود و کردار نو
سراسیمه شد شاه نو در رسید
پسِ شاه نو نیز لشکر رسید
به خون برادر گرفتار شد
چو خون کرد ناچار خونخوار شد
چنین گفت مر شاه را رهنمون
که ریزنده خون را بریزند خون
به خون ای پسر تا نیازی تو دست
که بویش گزند است و بارش کبست
به دریا کنارش به دو نیم کرد
دل رومیان را پُر از بیم کرد
بخش ۳۳۸ - جنگ تن به تن منوچهر و کوش و پیروزی منوچهر: چو روز مصاف آمد و گاه جنگبخش ۳۴۰ - دادن منشور روم و توران به قارن و شاپور و بازگشت منوچهر به ایران: چو از کین ایرج بپردخت شاه
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدان سان دوان سوی لشکر شتافت
نشان یکی چوب کشتی بیافت
هوش مصنوعی: در آن حال، به سرعت به سمت لشکر دوید و علامتی از یک چوب یا تیر را دید که نمایان شد.
همه سوخته بود سالار نو
که بازار نو بود و کردار نو
هوش مصنوعی: همه جا در حال سوختن بود، سالار جدیدی که بازار و رفتار تازهای داشت.
سراسیمه شد شاه نو در رسید
پسِ شاه نو نیز لشکر رسید
هوش مصنوعی: شاه جوان، نگران و مضطرب شد چون لشکر تازه ای به دنبالش آمد.
به خون برادر گرفتار شد
چو خون کرد ناچار خونخوار شد
هوش مصنوعی: چون برادرش را کشت و خود به درد و عذاب افتاد، ناگزیر از آن شد که به افعال ناپسند و خطرناک روی آورد.
چنین گفت مر شاه را رهنمون
که ریزنده خون را بریزند خون
هوش مصنوعی: رهنما به شاه گفت که وقتی کسی خون میریزد، باید پاسخ آن خون ریختن با خون داده شود.
به خون ای پسر تا نیازی تو دست
که بویش گزند است و بارش کبست
هوش مصنوعی: اگر نیاز به کمک و پشتیبانی داری، از راهی به مدد بخواه که اثرش مضر نباشد و کسی بار این مشکل را به دوش نکشد.
به دریا کنارش به دو نیم کرد
دل رومیان را پُر از بیم کرد
هوش مصنوعی: به دریا قسم، دل رومیان را به دو نیم کرد و آنها را پر از ترس و نگرانی نمود.

ایرانشان