گنجور

بخش ۱۹۷ - برگزیدن نستوه شیروی به فرمانروایی چین و فرستادن او را به جنگ کوش

همی خواست تا لشکری گشن زوش
سوی چین فرستد به پیگار کوش
نبودند بر در بسی سروران
دلیران جنگی و گندآوران
کزان پیش بودند هر سروری
سوی دشمنی رفته با لشکری
سپهدار قارن شده سوی روم
سپاهی کشیده بر آن مرز و بوم
نریمان و گرشاسب بر هندوان
سپاهی کشیده چو پیل دمان
همه هند خون بود و تاراج بود
که گرشاسب را رزم مهراج بود
چنان آمد از رای خسرو پدید
که نستوه شیروی را برگزید
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
دلیران و گندآوران سی هزار
به روزی دل هر کسی شاد کن
یلان را ز گنج من آباد کن
یکی راه برکش سوی مرز چین
که دادم سراسر تو را آن زمین
چو آن جا رسیدی به مردی بکوش
مگر دست یابی بر آن دیو زوش
به بندش فرستی بدین بارگاه
ببینم یکی روی آن پر گناه
سپه را نگهدار از آن پر گزند
نگر تا نگردی به دستش نژند
که پر چاره دیوی ست نیرنگ ساز
گه کینه گردنکش و جنگ ساز
به نستوه دادند منشور چین
نهاد از برش مهر زرّین نگین
یکی خلعتش داد در خورد شاه
ز شمشیر و اسب و قبا و کلاه

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همی خواست تا لشکری گشن زوش
سوی چین فرستد به پیگار کوش
هوش مصنوعی: او می‌خواست لشکری گرسنه و آماده را به سمت چین به حرکت درآورد تا به پیروزی برسد.
نبودند بر در بسی سروران
دلیران جنگی و گندآوران
هوش مصنوعی: در برابر در، بسیاری از شجاعان و جنگجویان دلیر و همچنین افرادی که مشکل‌ساز بودند، حضور نداشتند.
کزان پیش بودند هر سروری
سوی دشمنی رفته با لشکری
هوش مصنوعی: از آن زمان که هر رئیسی به سوی دشمن با لشکر خودش حرکت کرد، در پیش بودند.
سپهدار قارن شده سوی روم
سپاهی کشیده بر آن مرز و بوم
هوش مصنوعی: فرمانده سپاه به سمت روم حرکت کرده و نیرویی را به آن سرزمین فرستاده است.
نریمان و گرشاسب بر هندوان
سپاهی کشیده چو پیل دمان
هوش مصنوعی: نریمان و گرشاسب، مانند یک فیل قدرتمند، نیرویی بزرگ و وحشتناک به سوی هندی‌ها روانه کردند.
همه هند خون بود و تاراج بود
که گرشاسب را رزم مهراج بود
هوش مصنوعی: تمام هندی‌ها مورد ستم قرار گرفته و به تاراج رفته بودند، زیرا گرشاسپ، قهرمان جنگجو، در میدان نبرد حاضر بود.
چنان آمد از رای خسرو پدید
که نستوه شیروی را برگزید
هوش مصنوعی: به‌گونه‌ای از تصمیم شاه نمایان شد که شیروی نستوه را انتخاب کرد.
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
دلیران و گندآوران سی هزار
هوش مصنوعی: به او گفت، از میان سواران شجاع و دلیر و همچنین کسانی که مالیات جمع‌آوری می‌کنند، سی هزار نفر را انتخاب کن.
به روزی دل هر کسی شاد کن
یلان را ز گنج من آباد کن
هوش مصنوعی: در روزی خاص، قلب هر کسی را شاد کن و مسیر زندگی جنگجویان را با دارایی‌های من به خوشبختی برسان.
یکی راه برکش سوی مرز چین
که دادم سراسر تو را آن زمین
هوش مصنوعی: یک نفر را به سوی مرز چین بفرست که من تمام آن سرزمین را به تو داده‌ام.
چو آن جا رسیدی به مردی بکوش
مگر دست یابی بر آن دیو زوش
هوش مصنوعی: وقتی به آن مکان رسیدی، تلاش کن که به کسی بافضیلت و بزرگ تبدیل شوی، مگر اینکه بر آن موجود زشت و ناخوشایند چیره شوی.
به بندش فرستی بدین بارگاه
ببینم یکی روی آن پر گناه
هوش مصنوعی: اگر او را به این کاخ بفرستی، می‌خواهم ببینم یکی از آن چهره‌های پر از گناه چه شکلی است.
سپه را نگهدار از آن پر گزند
نگر تا نگردی به دستش نژند
هوش مصنوعی: نیرو و سپاه را از خطرات محفوظ نگه‌دار؛ زیرا که اگر در دام او بیفتی، دچار غم و اندوه خواهی شد.
که پر چاره دیوی ست نیرنگ ساز
گه کینه گردنکش و جنگ ساز
هوش مصنوعی: پرچم این دیو که همیشه به نیرنگ و فریب شناخته می‌شود، نماد کینه و درگیری‌های اوست. او همواره در پی ایجاد جنگ و درگیری است.
به نستوه دادند منشور چین
نهاد از برش مهر زرّین نگین
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، در این بیت به فردی اشاره شده که با قدرت و شکوه خود، فرمانی را به دیگران می‌دهد. این فرمان به گونه‌ای است که نشان از ارزش و اعتبار بالای آن شخص دارد، و وجود جواهرات گرانبها نیز نمادی از مقام و منزلت اوست.
یکی خلعتش داد در خورد شاه
ز شمشیر و اسب و قبا و کلاه
هوش مصنوعی: مردی که زیورآلات و لباس‌های زیبا از جمله شمشیر، اسب، قبا و کلاه را به شاه تقدیم کرد.