گنجور

شمارهٔ ۲۱ - تاریخ فوت

این جهان پیش راد مردِ حکیم
هست محنت فزایِ غم آباد
زن و مرد و شَه و گدا دارند
همه از دستِ این جهان فریاد
چَشمِ عِبرت گُشا ببین که چه سان
مَسنَدِ جَم بداد بر کَفِ باد
پیر زالی است نو عروس نُمای
کرده در زیرِ خاک بس داماد
همه ناکام از زمانه روند
هیچ کس نیست از جهان دل شاد
جامۀ مرگش آسمان دوزد
هر که اندر زمین ز مادر زاد
دخترِ خاک گت دخترِ شه
آن قمر طلعت فرشته نهاد
لقبش هم عزیز عُلیا بود
چون به عزت قدم به خُلد نهاد
بهر تاریخ فوتش ایرج گفت
جایش اندر بهشت ایزد داد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این جهان پیش راد مردِ حکیم
هست محنت فزایِ غم آباد
هوش مصنوعی: این دنیا برای مردان دانا و باخرد، مکانی است پر از درد و غم و مشکلات.
زن و مرد و شَه و گدا دارند
همه از دستِ این جهان فریاد
هوش مصنوعی: زن و مرد، شاه و گدا، همگی از درد و مشکلات این دنیا ناله و فریاد می‌زنند.
چَشمِ عِبرت گُشا ببین که چه سان
مَسنَدِ جَم بداد بر کَفِ باد
هوش مصنوعی: ببین با چشم عبرت، که چگونه مسند و throne(پادشاهی) جم (یکی از پادشاهان افسانه‌ای) به دست باد سپرده شده است.
پیر زالی است نو عروس نُمای
کرده در زیرِ خاک بس داماد
هوش مصنوعی: یک پیرمردی وجود دارد که مانند یک عروس زیبا در زیر خاک جا دارد و به هر حال، دامادها زیادی را به خود جلب کرده است.
همه ناکام از زمانه روند
هیچ کس نیست از جهان دل شاد
هوش مصنوعی: همه از زندگی ناامید و ناکام هستند، اما هیچ‌کس در این دنیا نمی‌تواند دلش را شاد نگه‌دارد.
جامۀ مرگش آسمان دوزد
هر که اندر زمین ز مادر زاد
هوش مصنوعی: هر کسی که در زمین به دنیا آمده، سرنوشتش به گونه‌ای است که در نهایت به آسمان خواهد پیوست.
دخترِ خاک گت دخترِ شه
آن قمر طلعت فرشته نهاد
هوش مصنوعی: دختر خاک تو، دختر پادشاه است، آن ماه‌رو که همچون فرشته‌ای درخشان است.
لقبش هم عزیز عُلیا بود
چون به عزت قدم به خُلد نهاد
هوش مصنوعی: لقب او عزیز و محترم بود، زیرا با قدم‌هایی پر از شرافت و احترام وارد بهشت شد.
بهر تاریخ فوتش ایرج گفت
جایش اندر بهشت ایزد داد
هوش مصنوعی: ایرج به خاطر مرگش مورد ستایش قرار گرفت و باور بر این است که خداوند به او در بهشت جایگاه داده است.