گنجور

شمارهٔ ۵ - خنده

باغ خندان ز گل خندان است
خنده آئین خرمندان است
خنده هر چند که از جد دور است
جد پیوسته نه از مقدور است
دل شود رنجه زجد شام و صباح
میکند اصلاح مزاجش به مزاح
جد بود پا به سفر فرسودن
هزل یک لحظه به راه آسودن
لیک نه که از دود دروغ
برد از چهرهٔ قدر تو فروغ
تخم کین در دل دانا کارد
خیو خجلت به جبین‌ها آرد
شو ز فیاض خرد تلقین جوی
راست گو لیک خوش و شیرین گوی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باغ خندان ز گل خندان است
خنده آئین خرمندان است
هوش مصنوعی: باغی که پر از گل‌های شاداب و خندان است، نشان دهنده شادمانی و خوشحالی اهل آن باغ است. شادی در اینجا نتیجه‌ای از زیبایی و نشاط طبیعت است.
خنده هر چند که از جد دور است
جد پیوسته نه از مقدور است
هوش مصنوعی: خنده هرچند که از جدایی و فاصله ناشی می‌شود، اما همیشه از دسترس‌پذیری و امکان‌پذیری دور نیست.
دل شود رنجه زجد شام و صباح
میکند اصلاح مزاجش به مزاح
هوش مصنوعی: دل از سختی‌های زندگی در صبح و شب رنج می‌برد و برای بهبود حالش، به شوخی و خوشمزگی روی می‌آورد.
جد بود پا به سفر فرسودن
هزل یک لحظه به راه آسودن
هوش مصنوعی: پدربزرگ رفتن به سفر را برای لحظه‌ای شوخی می‌داند تا در راه آسوده باشد.
لیک نه که از دود دروغ
برد از چهرهٔ قدر تو فروغ
هوش مصنوعی: اما نه، این دروغ که به وجود آمده، نمی‌تواند از زیبایی و عظمت چهرهٔ تو کم کند.
تخم کین در دل دانا کارد
خیو خجلت به جبین‌ها آرد
هوش مصنوعی: کینه در دل انسان‌های باهوش باعث شرم و عرق‌ریزی بر پیشانی‌شان می‌شود.
شو ز فیاض خرد تلقین جوی
راست گو لیک خوش و شیرین گوی
هوش مصنوعی: از سرچشمه حکمت، درس بگیر و سخن راست و درست بگو، اما سعی کن کلماتت شیرین و دلنشین باشد.

حاشیه ها

1403/08/09 19:11
سعید ارومی

این شعر از سبحه الابرار عبدالرحمن جامی است نه از ایرج میرزا!