شمارهٔ ۱۵
طبعم نشاط کرد به انشاد این غزل
در اقتفا به خواجۀ کابینه ساز کن
دیدی کفیل خارجه را چون وزیر کرد
آن موی ریسمان کن و گنجشک باز کن
یا خود مدیر خارجه را چون کفیل ساخت
آن گربه را به قوۀ شخصی گراز کن
ما بی دلان ز خاطر تو محو گشته ایم
ای بر قبیلۀ دل و دین ترکتاز کن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طبعم نشاط کرد به انشاد این غزل
در اقتفا به خواجۀ کابینه ساز کن
هوش مصنوعی: روح من با سرودن این غزل شاد شد و به تقلید از خواجه، آن را میسرایم.
دیدی کفیل خارجه را چون وزیر کرد
آن موی ریسمان کن و گنجشک باز کن
هوش مصنوعی: دیدی که چگونه وزیر، شرایط را برای کفیل خارجی تغییر داد و او را به جایگاهی مهم رساند؟ آن مو را به مانند ریسمانی بکش و گنجشک را آزاد کن.
یا خود مدیر خارجه را چون کفیل ساخت
آن گربه را به قوۀ شخصی گراز کن
هوش مصنوعی: گویا او میخواهد به کسی بگوید که خود را به مقامهای بالا برساند و کنترل اوضاع را در دست گیرد، یا اینکه مانند یک مدیر خاص، قدرت را به دست بگیرد و با قوت خود بر دیگران تسلط یابد.
ما بی دلان ز خاطر تو محو گشته ایم
ای بر قبیلۀ دل و دین ترکتاز کن
هوش مصنوعی: ما که از عشق تو بیدل شدهایم، به خاطر تو غرق در یاد تو هستیم. ای کسی که بر دلها و ایمانها فرمانروایی، به ما رحم کن.