بخش ۶۷ - دگر ز ساده دلیهای یار نتوان گفت
دگر ز ساده دلیهای یار نتوان گفت
نشسته بر سر بالین من ز درمان گفت
زبان اگرچه دلیر است و مدعا شیرین
سخن ز عشق چه گویم جز اینکه نتوان گفت
خوشا کسی که فرو رفت در ضمیر وجود
سخن مثال گهر بر کشید و آسان گفت
خراب لذت آنم که چون شناخت مرا
عتاب زیر لبی کرد و خانه ویران گفت
غمین مشو که جهان راز خود برون ندهد
که آنچه گل نتوانست مرغ نالان گفت
پیام شوق که من بی حجاب می گویم
به لاله قطره شبنم رسید و پنهان گفت
اگر سخن همه شوریده گفته ام چه عجب
که هر که گفت ز گیسوی او پریشان گفت
بخش ۶۶ - زمانه قاصد طیار آن دلآرام است: زمانه قاصد طیار آن دلآرام استبخش ۶۸ - خرد از ذوق نگه گرم تماشا بود است: خرد از ذوق نگه گرم تماشا بود است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دگر ز ساده دلیهای یار نتوان گفت
نشسته بر سر بالین من ز درمان گفت
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف احساسی اشاره دارد که در آن شخصی به سادگی و دلسپردگی یار خود فکر میکند. او میگوید که یار با بیخبری و سادگی در کنار او نشسته و از درمان و بهبودی صحبت میکند، در حالی که شاید خود او در درد و رنج است. این بیان نشاندهندهٔ تضاد میان امید و واقعیت است.
زبان اگرچه دلیر است و مدعا شیرین
سخن ز عشق چه گویم جز اینکه نتوان گفت
هوش مصنوعی: زبان اگرچه شجاع و تواناست و میتواند افکار را به زیبایی بیان کند، اما در مورد عشق چه میتوانم بگویم که در واقع نمیشود بیان کرد؟
خوشا کسی که فرو رفت در ضمیر وجود
سخن مثال گهر بر کشید و آسان گفت
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که به عمق وجودش نگاهی انداخته و مثل جواهر سخنانی گرانبها را بیرون آورده و به روشنی بیان کرده است.
خراب لذت آنم که چون شناخت مرا
عتاب زیر لبی کرد و خانه ویران گفت
هوش مصنوعی: من آنقدر از لذت و شادی بینصیبم که وقتی مرا شناخت، با دلخوری و کنایه حرف زد و گفت که زندگیام خرابهای بیش نیست.
غمین مشو که جهان راز خود برون ندهد
که آنچه گل نتوانست مرغ نالان گفت
هوش مصنوعی: ناراحت نباش که دنیا اسرارش را فاش نمیکند، زیرا آنچه را که گل نتوانست بگوید، پرندهٔ غمگین بیان کرد.
پیام شوق که من بی حجاب می گویم
به لاله قطره شبنم رسید و پنهان گفت
هوش مصنوعی: شوق خود را بدون هیچ پرده و پوششی بیان میکنم. این احساس به لالهای رسید و آن را در قالب یک قطره شبنم به طور پنهان گفت.
اگر سخن همه شوریده گفته ام چه عجب
که هر که گفت ز گیسوی او پریشان گفت
هوش مصنوعی: اگر من هم سخنانی عجیب و غریب بگویم، جای تعجب نیست زیرا هر کسی که از زیبایی و جذابیت او سخن میگوید، حرفهایش به طور طبیعی تحت تأثیر او و اخلاقش قرار میگیرد.

اقبال لاهوری