گنجور

بخش ۶۵ - اگر به بحر محبت کرانه می‌خواهی

اگر به بحر محبت کرانه می‌خواهی
هزار شعله دهی یک زبانه می‌خواهی
مرا ز لذت پرواز آشنا کردند
تو در فضای چمن آشیانه می‌خواهی
یکی به دامن مردان آشنا آویز
ز یار اگر نگه محرمانه می‌خواهی
جنون نداری و هویی فکنده‌ای در شهر
سبو شکستی و بزم شبانه می‌خواهی
تو هم به عشوه‌گری کوش و دلبری آموز
اگر ز ما غزل عاشقانه می‌خواهی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر به بحر محبت کرانه می‌خواهی
هزار شعله دهی یک زبانه می‌خواهی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به عمق و گستره عشق دست پیدا کنی، باید با تمام وجودت تلاش کنی و فقط به یک روش یا ابزار ساده بسنده نکنی.
مرا ز لذت پرواز آشنا کردند
تو در فضای چمن آشیانه می‌خواهی
هوش مصنوعی: مرا با لذت پرواز آشنا کردند، اما تو در دل چمن به دنبال یک مکان آرام و امن هستی.
یکی به دامن مردان آشنا آویز
ز یار اگر نگه محرمانه می‌خواهی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که رازهایی را محفوظ بداری و از دید دیگران پنهان کنی، باید از افراد آگاه و نزدیک به خود کمک بگیری و به آن‌ها اعتماد کنی.
جنون نداری و هویی فکنده‌ای در شهر
سبو شکستی و بزم شبانه می‌خواهی
هوش مصنوعی: تو دیوانه نیستی و فقط صداهایی در شهر ایجاد کرده‌ای، اما از طرفی می‌خواهی در شب جشن و پایکوبی شرکت کنی.
تو هم به عشوه‌گری کوش و دلبری آموز
اگر ز ما غزل عاشقانه می‌خواهی
هوش مصنوعی: اگر تو هم می‌خواهی عاشقانه بگویی، باید هنر جذب و دل‌ربایی را یاد بگیری و سعی کنی که با لطافت و زیبایی رفتار کنی.