بخش ۲۴ - سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
راه چو مار می گزد گر نروم بسوی تو
سینه گشاده جبرئیل از بر عاشقان گذشت
تا شرری به او فتد ز آتش آرزوی تو
هم بهوای جلوه ئی پاره کنم حجاب را
هم به نگاه نارسا پرده کشم بروی تو
من بتلاش تو روم یا به تلاش خود روم
عقل و دل نظر همه گم شدگان کوی تو
از چمن تو رسته ام قطرهٔ شبنمی ببخش
خاطر غنچه وا شود کم نشود ز جوی تو
بخش ۲۳ - عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیست: عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیستبخش ۲۵ - درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی: درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
راه چو مار می گزد گر نروم بسوی تو
هوش مصنوعی: زندگی سختیها و دردهای زیادی دارد و در این میان، جستجوی تو باعث لذت من میشود. اما همچنان که گرگ در کمین است، خطرات و مشکلات نیز وجود دارند و اگر به سمت تو نروم، نمیتوانم از آنها دور شوم.
سینه گشاده جبرئیل از بر عاشقان گذشت
تا شرری به او فتد ز آتش آرزوی تو
هوش مصنوعی: جبرئیل با دل باز و گشاده، به سمت عاشقان عبور کرد تا شعلهای از آتش خواسته و آرزوی تو را به خود بگیرد.
هم بهوای جلوه ئی پاره کنم حجاب را
هم به نگاه نارسا پرده کشم بروی تو
هوش مصنوعی: گاهی برای نمایش زیبایی و جلوهات از حجاب و پردهها میگذرم و گاهی هم به خاطر عدم درک درست، سعی میکنم چهرهات را بپوشانم.
من بتلاش تو روم یا به تلاش خود روم
عقل و دل نظر همه گم شدگان کوی تو
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر بیان میکند که آیا باید به دنبال تو بروم و تلاش کنم یا بر اساس نیروی خودم پیش بروم. عقل و دل هر دو در جستجوی گمشدگان در مسیر تو هستند و از اینرو، همه چیز تحت تأثیر عشق و توجه به تو قرار گرفته است.
از چمن تو رسته ام قطرهٔ شبنمی ببخش
خاطر غنچه وا شود کم نشود ز جوی تو
هوش مصنوعی: من از چمن تو جدا شدهام، اما لطفاً یک قطرهٔ شبنم به من بده تا دل غنچه باز شود و از جوی تو کم نشود.